هاوایی فیلمی کمدی و نسبتاً پرفروش به کارگردانی بهمن گودرزی و تهیهکنندگی مرتضی شایسته است. لیست بازیگران را هم امین حیایی ، امیر جعفری ، ریحانه پارسا و امیرحسین رستمی تشکیل میدهند. این چند نام بعلاوه ژانر پرطرفدار فیلم یعنی کمدی نوید یک فیلم موفق و پرفروش را میداد. البته که در دوران یکهتازی فسیل و هتل به فروش خوبی هم رسید اما واقعاً لیاقت این ارقام را نداشت. فیلم هاوایی بطور جدی یک شکست در ژانر کمدی محسوب میشود و با توجه به سابقه خوب امین حیایی و امیر جعفری، این فیلم باید یک لکه ننگ در کارنامه هنری ایندو تلقی شود. چرا؟ به چند دلیل محکم و قانعکننده! با ما همراه باشید!
پیرنگ از هم پاشیده فیلم هاوایی ؛
نکته: این مقاله حاوی اسپویل میباشد!
داستان فیلم هاوایی از هم پاشیده است، بیهدف و بیخودی کشدار است. فقط درونمایه اصلی به مخاطب ارائه میشود اما روایت آن در دل داستان موفقیتآمیز نیست و رشته فیلم را بارها پاره میکند. ما میدانیم که داستان درباره ورزشکاری دلشکسته است که میخواهد پناهنده آمریکا شود و از یک واسطه به ظاهر مطمئن استفاده میکند اما این واسطه از اعتمادش سوءاستفاده میکند و کار این ورزشکار درست که نمیشود هیچ، روزبهروز خرابتر میشود. داستان که مشخص شد، پس چرا میگوییم پیرنگی از هم پاشیده؟ نخستین سکانس با داوود (امین حیایی) آغاز میشود و تماسی که صمد (امیر جعفری) با او میگیرد، مشخص میکند که هدف شخصیتها چیست.
صمد که فقط یک مدال برنز در کارنامه بوکس خود دارد به هنگکنگ سفر میکند تا با کمک داوود پناهندگی آمریکا بگیرد و مهاجرت کند. از چه راهی وارد میشود؟ ضد دولت و کشور صحبت کردن! فعالیتهای اعتراضی درحالیکه خودش زیاد مایل نیست. این داستان میتواند خندهدار باشد و بامحتوا، اما انگار بهمن گودرزی به خودش قول داده بیمحتواترین فیلم سال را بسازد و البته خندهای هم از مخاطب نگیرد! این داستان از هم میپاشد، ناگهان کات میخورد به یک سال بعد، بیمعرفتی داوود، شکستهای صمد و معضلات مهاجرت غیرقانونی! اما خیلی بیخود و بیجهت مشکلاتی ناموسی و خانوادگی سد راه شخصیتها میشود، پای خواهر صمد وسط میآید و به کلاهبرداری داوود ختم میشود. اصلاً روایت درستی ندارد و انگار چند داستان را با هم مخلوط کرده تا فقط یکی دو ساعت بخنداند! محتوا مهم نیست! مشکل هم همینجاست! علاوه بر بیمحتوابودن فیلم، هاوایی به هیچ عنوان خندهدار هم نیست!
رنگ و لعاب کسلکننده ؛
تکنیک گودرزی برای موفقیت خنداندن مخاطب، همان فرمولهای تکراری کمدی در سالهای اخیر بوده و در کنارش خواسته با خلق فضایی خوشرنگ و لعاب مخاطب را به وجد بیاورد و از لحاظ بصری هم مخاطب را مشتاق نگه دارد. اما این رنگ و لعاب آنقدر غیرمنطقی و بیدلیل است که از آنطرف بوم افتاده و ریتم کسلکنندهای به همراه دارد. مخاطب لحظهشماری میکند که فیلم تمام شود. مثلاً فیلمهای فسیل و هتل طولانیتر از هاوایی بودهاند اما چرا کسلکننده نبودند؟ چون حاوی ریتم جذابی بودند که هم مخاطب را میخنداند و هم با فضایی منطقی تماشاچی را با خود همراه میکرد. امروزه از یک فیلم کمدی مردم جز این هم انتظار ندارند! یعنی حداقل اگر معنای خوبی نداشته باشد هم بتواند مردم را به خوبی بخنداند! همین هم میشود که فیلمهایی چون دینامیت، مطرب، فسیل، هتل و … پرفروش میشوند با اینکه در زمینه مفهوم، هرکدام ضعفهایی غیرقابل انکار دارند.
جذابیت بصری باید منطق داشته باشد! از امین حیایی خوشتیپ با تتوهای خیلی خفن چرا استفاده میشود؟ تا مخاطب از تماشای آن کیف کند؟خب منطق این کجاست؟ انگار بهمن گودرزی فرمولهای کمدی را اشتباه متوجه شده و با روشهایی آبکی دست به ساخت فیلمی طنز زده تا خنده بگیرد و بتواند خوب بفروشد. متاسفانه آمار فروش کم هم نیست درحالیکه اگر نظر ما را میپرسید نهایتاً لیاقت فیلم هاوایی 10 – 12 میلیارد بیشتر نیست آن هم فقط بخاطر دو بازیگر معروف و پرطرفداری که خاطرات خوشی برای مردم ساختهاند. اما همین دو بازیگر هم مأیوسکننده و خلاف تجربه هنرپیشگی خود ظاهر شدهاند و اصلاً آن حیایی و جعفری همیشگی نیستند!
بازهم رقص ، جلفبازی و ابتذال ؛
فرمولهای کمدی را قبلاً عنوان کردیم (که در این مقاله میتوانید مطالعه کنید!) بعضی مواقع این فرمولها جواب میدهند. اما مسئله اینجاست که همین فاکتورهای نامناسب هم باید برای حضور در داستانی کمدی منطق داشته باشد. وقتی در فیلم فسیل سکانس رقص میبینیم چون ارتباط آن با انقلاب و حضور افراد بسیجی و این دوگانگی رفتار بین دو گروه جذابیت ایجاد میکند. یا در هتل وقتی رامین (پژمان جمشیدی) میرقصد چون ازدواج دومش در راه است و به همسر اولش به دروغ میگوید اهل رقص نیست. اما در فیلم هاوایی که دو سه بار هم سکانس رقص میبینیم منطق درست و درمانی که بتواند مخاطب را هیجانزده کند و بخنداند وجود ندارد. یکجا بعنوان شغل امیر جعفری مشغول رقصیدن است و سپس شاخ مجازی میشود درحالیکه اصلاً داستان به این ماجراها ارتباط خاصی ندارد. این لحظات اضافی و پرشمار فقط برای خنداندن است. که موفق هم نمیشود.
شاید بگویید فسیل و هتل را هم مثال زدیم همینگونه است و به داستان ارتباطی ندارد اما اگر هاوایی را تماشا کنید متوجه این تفاوت میشوید. رشته اتفاقات به آن سکانس متصل شده و معنا میبخشد. ضمناً ما نمیگوییم فسیل و هتل خیلی شاهکار بودند، اما حداقل مخاطب را خیلی خوب خنداندند. کاری که هاوایی اصلاً بلد نبود انجام دهد. در سراسر فیلم نهایتاً اگر دو سه لحظه آن هم لبخندی بیجان به روی لبهایتان بنشیند و لاغیر! یا ابتذال و شوخیهای جنسی بیشمار که ظاهراً برای همه کمدیسازان تیر آخر است برای خنداندن!
همچنین بخوانید: نقد فیلم سینمایی فسیل!
ریتم فیلم هاوایی ؛
بطورکلی هاوایی جایی شکست میخورد که ریتم درستی ندارد. رشته اتفاقات هیچ مدلی به هم نمیچسبند و معنا نمیگیرند. نخست از نیت صمد و داوود باخبر میشویم: پناهندگی آمریکا. سپس به شغل جلف و درآمد بخورنمیر صمد میرسیم، بعد از آن سخنان اعتراضی صمد برای راحتترشدن مهاجرت به آمریکا. میگذرد و سپس به این میرسد که داوود عاشق خواهر صمد شده و مخفیانه با او ازدواج کرده است، حالا صمد غیرتی میشود و میخواهد به ایران برگردد. خب پس نیت ابتدایی چرا آنقدر تند و تیز نمایش داده شد؟ چرا به یکباره مسیر ناموسی شد؟ این چه قانون نانوشتهای بود آقای گودرزی؟ نقطه عطف فیلم شما کجاست؟ این خیلی ضعف بزرگی به شمار میرود.
همچنین بخوانید : نقد فیلم سینمایی هتل!
ویترین و دیگر هیچ ؛
موفقیت تجاری فیلم هاوایی فقط وابسته به تبلیغات و ویترین جذابی است که از خود به جا میگذارد. هرکس به سینما میرود مشتاق است اما در انتها با ذوق و شوقی کورشده سینما را ترک میکند. تبلیغات ماهوارهای، تیزرهایی که بوی جنجال میدهد اما طلب توخالی است و نوید غافلگیری برای مخاطب مثل حضور زانکو که آن هم پرت و پلاست. اگر تیزر هاوایی را تماشا کردهاید بدانید که با فیلمی افتضاح طرف هستید نه آنگونه که تبلیغاتش میگوید منتظر یک فیلم جنجالی و پرتنش باشید و از اول تا آخر فقط بخندید.
اگر بخواهیم دیگر ضعفها را بگوییم باید کتابی قطور بنویسیم اما حیف وقت! از داستان کلیشهای، نخنما و بهدردنخور آن هم بنویسیم یا خودتان متوجه شدید؟ کارگردانی بدون فکر و سطحی فیلم را نقد کنیم یا شخصیتپردازیهای بینهایت ضعیف و بی در و پیکرش را بکوبیم؟ یا شاید علاوه بر اینها از ضعف غیرقایل چشمپوشی طراحی صحنه، لباس و جلوههای بصری بیدلیلش انتقاد کنیم؟ پس بهتر است در همین حد درباره هاوایی بدانید که یک کمدی چرت و پرت و ضعیف است و حتی یک درصد هم ارزش دیدن ندارد. حیف وقت و پولی که مردم برای تماشای آن در سینما پرداختند. حیف!
نمره دیباسین: – صفر –
در ادامه میتوانید پیشنمایش این فیلم که قبل از اکران در سینماها آماده شده است را تماشا کنید!
چرت نه اینوری نه اونوریه و رقص که بده بعد کاری کنن ک تو گوشی الکی پولدارشن خامیه ملته بعد عقده بازی ایرانی درخارج بده بدتر از همش خواهرساده پولدوست الکی که با یارو ریخت رو هم ک چی حیای اسلامیو بردن میتونست مثلا بگه از اول اون شوهرش بوده یا چیزی خیلی بداموزی و بده