در نخستین روزهای سال 1402 فیلمی کمدی به نام فسیل اکران شد. فیلمی که کریم امینی آن را ساخت و بهرام افشاری ، الناز حبیبی ، الهه حصاری ، هادی کاظمی و ایمان صفا و چند نفر دیگر کادر بازیگری این اثر را تشکیل دادند. در یک کلمه اگر بخواهیم عملکرد این فیلم را توصیف کنیم باید بگوییم «طوفانی!» این فیلم با اختلاف فاحشی (بدون در نظر گرفتن نرخ تورم) صدرنشین جدول فروش تاریخ سینمای ایران شد و در این لحظه همچنان دارد به این روند فوقالعاده ادامه میدهد. در این مقاله قصد داریم چند خطی درباره این فیلم بنویسیم. اگر این فیلم را تماشا کردهاید حتماً نظر خود را در رابطه با آن برای ما بنویسید.
ساده ولی خلاقانه ؛
ایده فسیل بسیار ساده است. قبل از انقلاب خوانندهای درگیر مسائلی سیاسی میشود و برای رفع این بحران میخواهد با آواز خواندن برای شاه اسمی از خود در کند. در همین تکاپو تصادف میکند، به کما میرود و ده سال بعد درحالیکه رژیم پهلوی سقوط کرده و انقلاب اسلامی رخ داده است به هوش میآید. این ایده نیازی به فکرکردن بسیار یا پیچیدگیهای ذهنی برای گسترش آن ندارد اما آنقدر خلاقانه و نوین است که کمتر کسی وجود دارد تا از ایده لذت نبرد. درواقع ایده ساده است اما خلاقیت آن به حدی شیرین و جذاب است که از آن یک کمدی خندهدار و میخکوبکننده میسازد.
از نقطه عطف اول یعنی زمانیکه اسی (شخصیت اصلی داستان با بازی بهرام افشاری) از کما بیرون میآید مخاطب شگفتزده میشود و حالا با فهمیدن چارچوب اصلی داستان مشتاقانه منتظر ادامه آن میماند. به مرور همراهی مخاطب با فیلم جذابتر میشود! چرا؟ چون هیچکس وجود ندارد که از قضایای قبل و بعد از انقلاب باخبر نباشد. همان لحظه مخاطب سریعاً با خود پیشبینی میکند که حالا ماجراها همان چیزی است که تابهحال وجود نداشته است؛ درگیری اسی که از قوانین جمهوری اسلامی خبر ندارد و باید سبک زندگی خود را تغییر دهد.
انتخاب بازیگران عالیست ؛
بازیگرانی که برای ایفای نقش در فسیل انتخاب شدهاند خیلی خوب به درد نقش میخورند. بهرام افشاری که انگار زاده شده تا کمدین باشد و با کمدینهای بزرگی مثل رضا عطاران رقابت کند. موفق هم بوده و کمتر کسی او را فقط در قد و قامت بهتاش فریبای سریال پایتخت میشناسد. بهرام افشاری حالا تبدیل شده به یک کمدین که هم انتخاب کارگردان است، هم بازیگر موردعلاقه یک تهیهکننده! الناز حبیبی که فراز و نشیبهای زیادی در چند سال اخیر داشته است با فسیل هم خوب بازی میکند، هم زوج خوبی با بهرام افشاری تشکیل میدهد و هم نقشی که آن را بازی میکند، شخصیت دوستداشتنی و جذابی است.
الهه حصاری نیز به مانند الناز حبیبی نقش خوبی را بازی میکند، لحظات جذابی را در کنار شخصیتهای مرد فیلم ثبت میکند اما نکتهای وجود دارد که بخاطر آن میتوان بازی الهه حصاری را تحسین کرد. او نقش خاصی دارد، یک زن سنتی و محجبه که عاشق صمیمیترین دوست برادرش شده اما حتی جرئت لبخندزدن از راه دور را هم ندارد. او چنین شخصیتی را خوب بازی میکند و کسی نمیتواند بر آن ایراد وارد کند.
به صفحه اینستاگرام ما ملحق شوید
بطورکلی کادر بازیگری خوب است. ایمان صفا و هادی کاظمی هم نمره قبولی میگیرند اما باید درباره بازیگرفتن از هادی کاظمی به کارگردان فیلم ایراداتی جزئی وارد کرد. همانند کمدی قبلی پرفروش (بخارست) نقش هادی کاظمی از نمک کمی برخوردار است درحالیکه مخاطب انتظار دارد از هادی کاظمی نقشی ببیند تا با آن قهقهه بزند. کاری که مهران مدیری خوب بلد بود. در «ویلای من» نقش هادی کاظمی شگفتانگیز بود و خندهدار، اما در بخارست نقش او یک مرد خشک و بیرحم بود و در فسیل نقش پسر خوب انقلابی و سربهزیری را ایفا میکرد که در کمیته کار میکند و اصلاً اخلاق بانمکی ندارد. هرچند هادی کاظمی خوب بازی میکرد اما باید لحظات بهتری برای او ساخته میشد تا خندهداربودن لحظات صرفاً محدود به بهرام افشاری نشود.
کمدیها کلیشه را دوست دارند ؛
متاسفانه ایرادی که به کمدیهای پرفروش اخیر سینما باید بگیریم این است که کلیشه همیشه بخش کثیری از فیلم را تشکیل میدهد چراکه بواسطه همین کلیشهها، از مخاطب خنده میگیرد و درنهایت پول خوبی هم به جیب تهیهکننده میرود. درواقع این شوخیهای کلیشهای جنبه تجاری دارد نه هنری! و این نقطه ضعف بزرگ سینمای کمدی ایران است. سینمای ایران که روزگاری کمدیهای تحسینبرانگیزی چون «مهمان مامان» و «اجارهنشینهای» داریوش مهرجویی و یا «مارمولکِ» کمال تبریزی را ساخته است، یا حتی فیلمهای خوبی مثل «ورود آقایان ممنوعِ» رامبد جوان و «لیلی با من استِ» کمال تبریزی را در پرده نقرهای به نمایش گذاشته است حالا صرفاً خنداندن مخاطب را به هر قیمتی ترجیح میدهد و سعی میکند با استفاده از شوخیهای ممیزی و کلیشهای مخاطب را به سینما بکشاند.
فیلمهایی مثل «خوب بد جلف»، «تگزاس» یا «مطرب» که چنین ویژگیهایی را دارا بود و حالا این ویژگی به فسیل هم سرایت کرده است. البته که انصافاً شوخیهای جنسی آن کمتر از دیگر آثار کمدی پرفروش است اما گهگاه شوخیهایی در فیلم مشاهده میکنیم که دچار کلیشه شده و به جز خندهدار بودن معنا و دلیل دیگری ندارد.
این کلیشهها تکراری هم نمیشود و وقتی به بطن ماجرا متصل میشود مخاطب حتی بیشتر از آن لذت میبرد. مثلاً در فسیل لحظاتی وجود دارد که اسی با لحنی تند سربهسر سعید، پری (خواهرش) و از همه بیشتر فتانه میگذارد و این فضای کریخوانی لحظاتی خندهدار فراهم میکند. در تمامی کمدیهای اخیر سینما این کریخوانی را مشاهده کردهایم. از تگزاس و هزارپا بگیر تا دینامیت و انفرادی که از کمدیهای پرفروش سینما در سالهای اخیر بودهاند.
ناسزا مثل نقل و نبات ؛
فحشدادن یکی از فاکتورهای مهمی است که در کمدی ایران بسیار مورداهمیت است و کارگردان همیشه برای کمدیترکردن اثرش از فحش و ناسزاهایی که ممنوع نباشد استفاده میکند. این هم از همان کلیشههای طنازانهای است که در تمامی کمدیها به کار میرود. البته بازهم فسیل نسبت به بسیاری از آثار کمتر از این لحظات را در خود گنجانده اما به خودی خود کم نیست. فحش و ناسزا مثل نقل و نبات در سینمای کمدی رواج دارد، انگار فیلمساز جور دیگری نمیتواند از مخاطب خنده بگیرد.
فضاسازی جذاب و فکرشده ؛
فضاسازیهای فیلم فسیل از نکات مثبت آن است. مدل موی مرتبط با آن زمان، لباسها و اختلاف طبقاتی، خانهها و از همه مهمتر رفتار شخصیتها که خلاقیت کارگردان است و هم توانایی بازیگر، فضاسازی خوبی از دوران پهلوی و یا دوران جنگ را به نمایش میگذارد. مثلاً الهه حصاری که نقش پری و خواهر اسی را بازی میکند، یک دختر چادری ساده است. او چادر را به سبک همان دوره روی سرش میگذارد و گاهی به دندانش میگیرد. یا لباسهای فرنگیس (الناز حبیبی) که شخصیتی ثروتمند و غنی است با لباس دیگر کاراکترها تفاوت زیادی دارد. رفتارها و نوع پوشش خود اسی که جای صحبتی ندارد. از بیژامه و مدل مو بگیر تا تکتک حرکاتش که جذابیت فیلم را چندبرابر میکند. اتفاقاً یکی از فاکتورهای خندهدار فسیل همین است. نوع پوشش، نوع رفتار و فضاسازی مرتبط به همان دوران!
همچنین بخوانید : نقد فیلم «برادران لیلا»
درمجموع فسیل فیلم بدی نیست، همینکه خندهدار است و لحظات جذابی را در سینما برای شما به یادگار میگذارد خودش کافیست. اگر قرار بود این فیلم را به کسی پیشنهاد کنم میگفتم: «برو! ارزش یکبار دیدن را دارد.» چراکه هم قهقهه میزنید، هم از فضای فیلم خوشتان میآید و هم از بازی بازیگران لذت میبرید. این روزها در سینما مخاطب دنبال چیز دیگری هم نمیگردد و میخواهد مشکلات را پشت سر بگذارد و برای حدود دو ساعت فقط بخندد. خیلی به فکر هنجارهای اجتماعی، دغدغهها یا مسائل روز جامعه نیست.
مگر اینکه بداند فیلمی را سعید روستایی یا اصغر فرهادی ساخته، آنوقت است که برای خرید بلیت آن فیلم پول میدهد. مثلاً اگر برادران لیلا در سینما اکران میشد شاید شانس بالایی برای صدرنشینشدن داشت. از بحث خارج نشویم؛ اگر هنوز فسیل را ندیدهاید به شما پیشنهاد میکنیم بروید و تماشایش کنید. ضعفهای فیلم زیاد است اما نقاط قوت فیلم جذاب و تماشایی!
نمره دیباسین به فیلم: 3.4 از 5
میانگین نمره دیگر منتقدین: 3.5 از 5