تلویزیون ایران باید این سریال ها را ادامه می‌داد!؟

سریال های تلویزیون که باید ادامه داشته باشند

خواندن این مطلب

10 دقیقه

زمان میبرد!

تلویزیون ایران باید این سریال ها را ادامه می‌داد!؟

تلویزیون ایران سال‌های خوشی داشته است. به حال و روز کنونی آن نگاه نکنید و یادتان باشد که روزگاری چه شاهکارهای فوق‌العاده‌ای از قاب تلویزیون پخش می‌شدند. آن زمان به سریال‌هایی که خیلی پرطرفدار می‌شدند خیابان‌خلوت‌کن می‌گفتند. از قدیم‌الایام مثل سریال «روزی روزگاری» بگیر تا دهه هشتاد و کمدی‌های عطاران و مدیری و اوایل دهه 90 و انقلابی به نام «پایتخت»! نه فقط سریال‌ها بلکه باید حتماً به خاطر داشته باشید موفقیت‌های برنامه‌هایی مثل «نود»، «خندوانه»، «دورهمی»، «ماه عسل» و دیگر برنامه‌های پرطرفداری که مدت‌هاست از تلویزیون کنار رفته‌اند و جایگزین‌های ضعیفی برای آن‌ها در نظر گرفته شده است. در این مقاله تصمیم گرفتیم چند سریال تلویزیونی را برایتان نام ببریم که اگر شبکه یا فیلمساز آن برایش ادامه‌ای در نظر می‌گرفت به احتمال فراوان موفق میشد و مردم هم درصورت وجود یک ایده خلاقانه از آن استقبال می‌کردند.

پایتخت ؛ سریال ماندگار شبکه یک

سریال پایتخت

کارگردان: سیروس مقدم

بازیگران: محسن تنابنده، احمد مهران‌فر، ریما رامین‌فر، علیرضا خمسه

پایتخت چندین فصل داشت. در فصل انتهایی (علی‌الخصوص دو قسمت ویژه نوروز 1400) عملکرد همیشگی خود را تکرار نکرد و تبدیل به اثری ضعیف و بی‌هدف شد. اما نباید موفقیت‌های گذشته آن را فراموش کرد. پایتخت همیشه چیزهای تازه‌ای برای گفتن داشت، همیشه دیالوگ‌های جالب و سکانس‌های ماندگاری را در ذهن مخاطب حک میکرد. شخصیت‌پردازی جذاب آن نیز یکی از دلایل موفقیت سریال بود. از شخصیت نقی و تنش‌های خنده‌دارش با ارسطو بگیر  تا بهتاش و فهیمه که لهجه جذاب مازندرانی خود خیابان‌ها را خلوت می‌کردند. از آنجایی که پایتخت روایتگر ماجراهای پرفراز و نشیب یک خانواده بود میتوان متصور شد که فصل‌های دیگری برای آن ساخته شود اما نه مثل فصل ششم یا چهارم که به خوبی دیگر فصل‌ها نبودند! مثلاً داستان پایتخت 3 یک کمدی احساسی بود که انگیزه‌بخش بود، ملی‌گرایانه بود، به تبادل فرهنگی اهمیت داد و درمجموع یک سریال جذاب و پرمخاطب بود.


همچنین بخوانید: نقدی بر تلویزیون ؛ بحران در صدا و سیما


حالا اگر قرار باشد فصل هفتمی برای این سریال در کار باشد باید ایده خلاقانه و داستانی داشته باشد که برای مخاطب تازگی دارد و از آن حس و حال همیشگی پایتخت دور نشود. چرا فصل ششم خیلی موفق نشد؟ ارسطوی ساده‌دل زندانی شده بود و وقتی برگشت ناچاراً با یک فروشنده مواد مخدر همکاری کرد. هما، نقی، فهیمه و دیگران آدم ساده روستایی همیشه نبودند و این تغییرات آن هم وقتی که داستان، چیز خاصی برای گفتن نداشت برای مخاطب جذاب نبود و درنتیجه شاید بتوان گفت فصل ششم بدترین فصل پایتخت لقب گرفت. اما فصل هفتم همانطورکه گفته شد باید به همان حس و حال پایتخت بازگردد و داستان خوبی هم داشته باشد. بزرگترین مثالی که میتوان زد فصل پنجم این سریال است. در فصل چهارم مشاهده کردیم که تحولات فراوانی پیرامون نقی و خانواده رخ داده است.

هما در شورای شهر کار میکند، بابا پنجعلی قرار است ازدواج کند، ارسطو در سوگ همسر چینی‌اش (چو چانگ) نشسته و درعین‌حال ثروتمند و پولدار است. شخصیت‌های فراوان موجود در فیلم را هم – که رشته داستان را چندین‌بار پاره کرد – اضافه کنید به نقاط ضعف فصل چهارم مجموعه پایتخت! اما وقتی فصل پنجم  بعد از حدود سه سال به قاب تلویزیون بازگشت دیدیم که فضای کلاسیک پایتخت دوباره زنده شده است، هما دیگر در شورای شهر کار نمی‌کند و نقی یک کار معمولی در هایپرمارکت دارد. حتی شخصیت افزوده‌شده (بهتاش) بار اضافه روی سریال نیست و برعکس، او تبدیل به یک شخصیت مهم و پرطرفدار شد که لحظات ماندگاری هم ثبت کرد. و اینگونه شد که فصل پنجم به اعتقاد بسیاری از مخاطبین برترین فصل این سریال بود.

ساختمان پزشکان

سریال ساختمان پزشکان

کارگردان: سروش صحت

بازیگران: بهنام تشکر، بیژن بنفشه‌خواه، شقایق دهقان، هومن برق‌نورد

ساختمان پزشکان یک کمدی نوین و خلاقانه بود. این سریال در ژانر سیت‌کام (کمدی موقعیت) قرار می‌گرفت. این سریال از پرطرفدارترین سریال‌های تاریخ تلویزیون می‌باشد و کسی منکر این قضیه نیست. همه‌چیز آن حساب‌شده، خلاقانه و پر از خنده بود و معنا و مفهوم خوبی هم در آن گنجانده شده بود. یعنی نه یک کمدی بی‌هدف بود که فقط قصد خنداندن داشته باشد و نه بار کمدی روی دوش یکی از عناصر سریال بود. درواقع کمدی سریال روی همه چیز تقسیم شده بود؛ شخصیت‌ها عالی بودند و باعث خلق خنده می‌شدند (بالاخص خانوم شیرزاد که غیرممکن است فراموشش کرده باشید!). موقعیت‌ها و کنش‌ها نیز خنده‌دار بودند و درنتیجه ساختمان پزشکان تبدیل به یک کمدی موفق شد.

اما با اینکه زمزمه‌هایی مبنی بر ساخت فصل دوم این مجموعه به گوش میخورد اما هیچوقت این اتفاق رخ نداد و ساختمان پزشکان به خاطرات پیوست. مدیر روابط عمومی شبکه 3 در سال 91 اعلام کرد که برنامه‌ای برای ساخت فصل دوم این سریال ندارند و این شد یک آب یخ روی طرفداران این مجموعه! خالق ساختمان پزشکان یعنی سروش صحت هیچوقت واکنش خاصی نشان نداد و ترجیح داد سکوت کند و کارهای دیگری را جلوی دوربین ببرد. البته موفق هم شد، او در ادامه سریال‌های موفق «پژمان»، «شمعدونی» و مجموعه سه‌فصلی «لیسانسه‌ها» را ساخت و برای همیشه قید ادامه‌دادن ساختمان پزشکان را زد. اما اگر فصل دومی در کار باشد واقعاً باید منتظر یک فصل جذاب و پر از خلاقیت باشیم چون از سروش صحت چیزی جز این انتظار نداریم.

ساختمان پزشکان پتانسیل این را داشت که ادامه داشته باشد چون ماجرای سریال طوری نبود که جایی متوقف شده و داستانی را تمام کرده باشد. سیت‌کام همینگونه است و ماجرای زندگی چند شخصیت را دنبال میکند مثل زندگی عادی تمام انسان‌ها. پس سروش صحت و شبکه 3 می‌توانستند روی فصل دوم کار کنند و این مجموعه فوق‌العاده را ادامه دهند. اما نشد و معلوم نیست کدام طرف این قضیه مقصر توقف ساختمان پزشکان هستند.

شب‌های برره ؛ از سریال های موفق مهران مدیری

سریال شب‌های برره

کارگردان: مهران مدیری

بازیگران: سیامک انصاری، رضا شفیعی‌جم، مهران مدیری، فلامک جنیدی

شب‌های برره یک سریال نبود بلکه یک اختراع هنری از مهران مدیری بود. او بطورکلی فرهنگ کمدی تلویزیون را با این سریال تغییر داد. زبان ابداعی برره‌ای، شخصیت‌پردازی بی‌نقص و از همه مهم‌تر خلق لحظاتی که هم مخاطب را می‌خنداند و هم نیش و کنایه شیطنت‌آمیزی به مسائل مختلف میزد و به نحوی انتقاد میکرد. مهران مدیری با این سریال سبک جدیدی از سریال‌سازی را روانه تلویزیون کرد اما نکات ریزی که در آن وجود داشت باعث شده همچنان این سریال بطور کامل در سریال بازپخش نشود و نهایتاً یکی دو سکانس کمدی آن در میان دیگر فیلم و سریال‌ها پخش شود. نکاتی که کاملاً انتقادی بود و اگر با دقت به آن نگاه کنید متوجه شیطنت‌های شخصیت‌ها و نکاتی میشوید که به شکل مرموزی در سریال قرار داشته‌اند.

فکر کنم همین یکی دو خط کافیست که بدانیم چرا شب‌های برره ادامه نداشت. مسئولین شبکه و برخی از مردم به شوخی‌های دوپهلو، استفاده از کلماتی که میتواند بدآموزی داشته باشد و شوخی‌های غیرمعمول جنسی که به شکل زیرکانه‌ای در مجموعه وجود داشت انتقاد وارد کردند و دیگر حتی به فکر بازپخش همان فصل اول نبودند، چه برسد به ساخت فصل دوم! با اینکه ساعد هدایتی چندین‌بار اعلام کرد مهران مدیری علاقمند به ساخت فصل دوم شب‌های برره بوده و این موضوع را در انتهای «مرد دوهزار چهره» نشان داده است. جایی‌که مسعود شصت‌چی همانند کیانوش استقرارزاده به برره یعنی یک منطقه محروم دورافتاده تبعید میشود. آنجا بود که مهران مدیری با زبان بی‌زبانی گفت دوست دارد شب‌های برره 2 را بسازد. اما این چراغ همانجا خاموش شد و مخاطب دیگر منتظر فصل‌های بعدی شب‌های برره نبود.

چند سال قبل در سال 96 اعلام شد که مهران مدیری حق ساخت این اثر را از تلویزیون میگیرد و فصل دوم این سریال را به نمایش خانگی میبرد اما ظاهراً شایعه‌ای بیش نبود درحالیکه بعداً و در پاییز 97 دوباره این خبر تکرار شد. اما همچنان خبری از فصل دوم نیست و ظاهراً نباید هم چشم‌انتظار آن باشیم. اما بیایید تصور کنیم که شب‌های برره به فصل دوم می‌رسید. دوباره طوفان کمدی مدیری تبدیل به یک سریال خیابان‌خلوت‌کن میشد. شوخی‌های پرمغز سریال، شخصیت‌های عجیب و از همه مهم‌تر انتقادات زیرکانه‌ای که در سریال وجود داشت (مخصوصاً حالا که درک مخاطب خیلی بالاتر رفته و به همه نکات آگاه است!) میتوانست دوباره یک سریال موفق را به تلویزیون بیاورد. اما نشد، ما هم از خیر شب‌های برره 2 گذشتیم!

زیر آسمان شهر ؛ یک سریال کمدی پرطرفدار

سریال زیر آسمان شهر

کارگردان: مهران غفوریان

بازیگران: حمید لولایی، کیومرث ملک‌مطیعی، ملکه رنجبر، مهران غفوریان

مردمان آن دوران نمی‌توانند زیر آسمان شهر مهران غفوریان را فراموش کنند. یکی از اولین آثاری که در تلویزیون 90 شب طول کشید و به فصل دوم و سوم هم رسید. به اعتقاد بسیاری از منتقدین فصل دوم بهترین فصل این مجموعه بود چون متن به پختگی رسیده بود و شخصیت‌ها و ماجراها خلاقانه‌تر در داستان حضور داشتند. اما فصل سوم یک سقوط آزاد بود چون دیگری خبری از ایده‌های نوین و خلاقانه نبود. اما به‌هرحال زیر آسمان شهر از موفق‌ترین کمدی‌های تلویزیون بود که بسیار پرطرفدار هم شد. کاراکترها هم خیلی محبوب بودند، از خشایار مستوفی و فولاد گرفته تا بهروز پیرپکاجکی و غلام! طولانی‌بودن سریال هم توی ذوق مخاطب نزد و حتی مخاطب دوست داشت فصل چهارم این سریال را ببیند. اما تا مدت‌ها مهران غفوریان ایده‌ای برای آن نداشت و دست نگه داشته بود.

سرانجام مهران غفوریان در خندوانه و همچنین دورهمی ادعا کرد که با همکاری رضا عطاران و سیروس میمنت دارند روی فصل چهارم زیر آسمان شهر کار می‌کنند و ساخت آن را شروع خواهندکرد. اما پس از مدتی ملکه رنجبر که یکی از نقش‌های اصلی سریال بود (خانوم فرامرزی) دچار بیماری شد و وقتی غفوریان متوجه اوضاع وخیم او شد زیر آسمان شهر 4 را کنسل کرد. درگذشت ملکه رنجبر در اسفندماه 1398 مهر تاییدی بود بر منتفی‌شدن فصل چهارم زیر آسمان شهر آن هم برای همیشه! مهران غفوریان هم دیگر علاقه‌ای به ساخت آن ندارد چون مدت‌ها گذشته و دیگر نمی‌تواند به همان سبک یک کمدی خلاقانه را بسازد. اما مطمئناً اگر مهران غفوریان زودتر به فکر ساخت آن می‌افتاد حالا باید برای فصل پنجم گمانه‌زنی میکردیم.

هوش سیاه

سریال هوش سیاه

کارگردان: مسعود آب‌پرور

بازیگران: کیکاووس یاکیده، حسین یاری، ارسلان قاسمی، کیهان ملکی

هوش سیاه از معدود سریال‌های پلیسی ایران بود که شخصیت منفی داستان را یک شخصیت مسلط، نابغه، نترس و حتی دوست‌داشتنی نشان می‌داد. یعنی جمشید کاظمی که القاب زیادی هم داشت شخصیتی بود که مخاطب از نبوغ دیوانه‌وارش استقبال میکرد و از اینکه همه کارهایش زیرکانه پیش میرود لذت میبرد. کیکاووس یاکیده که ایفاگر نقش جمشید بود یک بازیگری کم‌نقص از خود به جا گذاشت درحالیکه سابقه زیادی هم در بازیگری ندارد. او بیشتر در دیگر شاخه‌های هنری مثل دوبله و مجسمه‌سازی فعالیت میکند. علاوه بر آن ما در هوش سیاه فعالیت‌های یک خلافکار را می‌دیدیم که از کنش‌های همیشگی فیلم و سریال‌های جنایی فراتر میرفت و دست به اعمال تازه‌ای میزد که در آن زمان در سینما و تلویزیون ایران کمتر دیده می‌شد یا حتی وجود نداشت. مثلاً نقشه جمشید برای دستگیرشدن و بعد از آن شگردش برای فرار از زندان در فصل دوم!

علاوه بر آن این سریال که 41 قسمت داشت هیچ‌وقت به بیراهه نمی‌رفت و به شکلی ساخته نشد که مخاطب از نقشه‌ها و فرار همیشگی نقش منفی داستان  دلسرد شود و برایش تکراری شود. البته که ایراداتی هم داشت. مثل هر  چهار سریال قبلی که نام بردیم، اما اینجا این بحث مدنظر ما نیست. هوش سیاه میتوانست به فصل سوم برسد. سیدمرتضی فاطمی تهیه‌کننده فصل دوم هوش سیاه در سال 97 طی یک مصاحبه گفت همه عوامل هوش سیاه علاقمند به ادامه‌یافتن این مجموعه هستند اما شرایط فراهم نیست. همانجا بود که با زبان بی‌زبانی اعلام شد هوش سیاه 3 در کار نیست و مردم منتظر آن نباشند. البته سیدمرتضی فاطمی همان موقع گفت که با توجه به ارتباط داستان به موضوعات سیاسی هسته‌ای نهادهای دولتی باید برای تهیه این سریال ورود کنند، اما مدت‌ها از آن اظهارات گذشته و کسی حاضر به سرمایه‌گذاری روی هوش سیاه 3 نیست.

در انتهای هوش سیاه 2 ما شلیک سرگرد احمدی را به سمت قایقی می‌بینیم که جمشید در آن نشسته است. بعد از آن سریال تمام میشود و حتی تاحدودی نوید ساخت فصل سوم را هم داد. چون کشته‌شدن شخصیت منفی سریال حتی یک ثانیه هم نمایش داده نشد و با توجه به نتیجه‌گیری‌هایی که مردم کردند جمشید زنده مانده و نقشه‌ای برای فرار از آن مخمصه کشیده است. پس اگر از این زاویه به پایان‌بندی سریال نگاه کنیم میتوانیم بگوییم هوش سیاه ناتمام ماند و ماجراها ماند برای فصل سوم! فصل سومی که هرگز ساخته نشد. اگر هوش سیاه به فصل سوم می‌رسید حتی میتوانست روایت‌های خاص‌تری هم داشته باشد چراکه پای مسائل بین‌المللی و هسته‌ای به ماجرا باز شد و داستان گسترده‌تر شد. اما نه مسعود آب‌پرور، نه گروه نویسندگان و یا بازیگران درباره آن حرفی نزدند و هوش سیاه برای همیشه به خاطرات ژانر جنایی تلویزیون پیوست.

امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده  باشید. نظر شما چیست؟ کدام‌یک از این پنج عنوان میتوانستند ادامه داشته باشند؟ قطعاً آثار دیگری هم در این لیست جا میگیرند، سریال‌هایی مثل لیسانسه‌ها، پژمان، لحظه گرگ و میش و حتی نون خ! شما بگویید، چه سریال دیگری در تلویزیون به خاطر دارید که باید فصل بعدی آن ساخته میشد؟ حتماً در بخش نظرات این مطلب با ما در میان بگذارید.


همچنین بخوانید : نقد فیلم سینمایی فسیل

درباره نویسنــده
نویسنده
شیدا کامیابی
نظرات کاربـــران
فاقد دیدگاه
دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است. اولین دیدگاه را شما بنویسید.
ثبت دیدگاه

محصولات جدید

جستجو کنید ...

تبلیغات