جای هیچ شک و تردیدی نیست که در چند سال اخیر سینمای ایران به دست کمدیها افتاده و فیلمهای کمدی غوغا کردهاند. با مرور جدول فروش این موضوع مشخص میشود که تمامی کمدیها چقدر پرفروش بوده و رکوردشکنی کردهاند. شاید قبلاً و بعنوان مثال از زمان اخراجیها هم فیلمهای کمدی پرفروش میشدند اما ژانرهای دیگر هم پرمخاطب بودند. از متری شیشونیم و فروشنده گرفته تا محمد رسولالله تا سالهای قبل مثل جدایی نادر از سیمین یا ملک سلیمان که همگی به عدد قابل توجهی در گیشه رسیدند. اما این ارقام در سالهای اخیر فقط سهم فیلمهای کمدی شده و به راحتی 80 درصد از درآمد سینماها مخصوص این آثار است. اما تعداد کمدیهایی که ضعیف عمل کردند اما پرفروش شدند کم نیست. در این مقاله میخواهیم فیلمهای کمدی سینمای ایران را نام ببریم که جز خنداندن مخاطب چیزی برای ارائه ندارند و به اصطلاح فقط خندهدارند.
من سالوادور نیستم
سال انتشار: 1394
کارگردان: منوچهر هادی
بازیگران: رضا عطاران ، یکتا ناصر ، کارول ویدوتی ، مهدی محرابی
فیلم پرفروش منوچهر هادی با چهرهای مشهور یعنی رضا عطاران از فیلمهای ضعیف سینماست که جز چند لحظه خندهدار چیز دیگری ندارد و یک فیلم بیمحتوا به شمار میرود. داستانی بیدر و پیکر که میخواهد به هر زور و ضربی شده پشت مردم عادی و اعتقاداتشان قایم شود اما دغدغهای را روایت نمیکند و یک مسیر بیهدف برای خنداندن را دنبال میکند. نه شروع، کنش هدفمندی دارد و نه پایانبندی بر پایه منطق جلو میرود. من سالوادور نیستم در داستانسرایی، شخصیتپردازی و فرم اجرایی عملکرد قابل قبولی ندارد و دلیل پرفروشبودن آن صرفاً خندههای دستهجمعی در سالن سینماست که مردم از آن لذت میبرند. انصافاً هم چندین لحظه بانمک خلق میشود که خنده میگیرد و ظاهراً به شکلی دردناک و اسفناک همین فاکتور کافیست تا فیلم در گیشه موفق شود.
هزارپا ؛ از فیلمهای کمدی ضعیف سینما
سال انتشار: 1397
کارگردان: ابوالحسن داوودی
بازیگران: رضا عطاران ، سارا بهرامی ، جواد عزتی ، مهران احمدی
کمدی سهساعتی ابوالحسن داوودی پتانسیل این را داشت که تا آخرین لحظه مخاطب را با خودش همراه کند. با وجود اینکه همه آن زمان به به و چه چه کردند که عجب فیلم بامحتوا و جذابی اما هزارپا جز خندهداربودن عملاً هیچ نداشت. شاید به جرئت بتوان گفت موج گسترده لودگی، کمدی اسلپاستیک و شوخیهای ممیزی و جنسی از این فیلم شروع شد. فیلم میخواست بخنداند، به هر بهانهای که شده خنده بگیرد. این بهانه شوخیهای ممیزی در لایههای زیرین بود که مخاطب نکتهسنج متوجه میشد. همین موضوع هم سبب شد تا مخاطبان نهایت لذت را ببرند و برای خندیدن که نه، قهقهه زدن به سینما بروند. استفاده از بازیگران بنام و صاحب سبک هم مزید بد علت شد تا مردم برای خرید بلیت هزارپا صف بکشند. اما لطفاً قبول کنید که هزارپا فیلم بامحتوایی نیست و فقط خندهدار است. آن هم با استفاده از شوخیهای جنسی فراوان!
رحمان 1400
سال انتشار: 1396
کارگردان: منوچهر هادی
بازیگران: سعید آقاخانی ، بهرام افشاری ، محمدرضا گلزار ، ساره بیات
فیلم جنجالی منوچهر هادی که توقیف هم شد شاید به جرئت از خندهدارترین فیلمهای سینماست. انصافاً از من سالوادور نیستم کمی بهتر است. حداقل یک تم انتقادیطور دارد اما بازهم پر است از شوخیهای تکراری و جنسی که البته در این فیلم به وفور پیدا میشود و در لحظات زیادی از آن بهره میبرد. محتوایش ضعیف و بیاساس است، در شخصیتپردازی فقط برای کاراکتر بهرام افشاری کمی زحمت کشیده شده و مابقی در یک سطح عادی باقی میمانند. یک کلام؛ رحمان 1400 شاید یک پله از من سالوادور نیستم بهتر است اما به خودی خود و در قامت فیلمی مستقل فقط خندهدار است و محتوایی هیچ و پوچ دارد. در امر کارگردانی و بازیگری هم موفق نیست و مجموعاً فیلمی بسیار ضعیف است. البته شاید اگر بیشتر روی پرده میماند پتانسیل این را داشت که با اختلافی زیاد رکوردشکنی کند.
مطرب ؛ از فیلمهای کمدی خندهدار اما ضعیف
سال انتشار: 1398
کارگردان: مصطفی کیایی
بازیگران: پرویز پرستویی ، محسن کیایی ، الناز شاکردوست ، مهران احمدی
مطرب فیلمی خندهدار است. فرمولهای خنداندن دارد و موفق هم میشود اما این فرمولها تکراریست و به قول منتقدین مطرب یک فیلم بیاصالت و هردمبیل است که سعی کرده از چند فیلم و داستان کمدی دیگر کپی کند. کیایی هم خیلی تلاش کرده تا بگوید فیلم من اصالت دارد و فیلمنامه منطقی و دقیقی دارد اما اصلاً اینطور نیست و مملو از شوخیهای جنسی و ممیزی است. فیلم مطرب پر رنگ و لعاب است، در استانبول فیلمبرداری شده و انگار یک تبلیغ دوساعتی برای شهر استانبول است. ناگهان بیخودی کات میخورد به نمایش شهر و زیباییهای آن و داستان را رها میکند. مطرب کاملاً بیمنطق، بیمحتوا و ضعیف است و تنها فاکتور موفقش خندهداربودن است. و طبق معمول همین فاکتور آن را تبدیل به پرفروشترین فیلم سال کرد. مطرب هیچ چیزی برای ارائه ندارد و به اصطلاح عامیانه یک فیلم فارسی آبکی است.
دینامیت
سال انتشار: 1400
کارگردان: مسعود اطیابی
بازیگران: پژمان جمشیدی ، احمد مهرانفر ، نازنین بیاتی ، زیبا کرمعلی
اوج کار و محبوبیت اطیابی با دینامیت بود. فیلمی که در دوران کرونا اکران شد اما به رقم فروش خیلی خوبی دست پیدا کرد و رکورد شکست. دینامیت اما از آن دسته کمدیهای بیسروته و بیهدفی بود که جز فرمولهای خنداندن با نگاهی به مسائل اختلاف عقاید چیزی نداشت. فیلم میخواهد از هر دو سوی قضیه انتقاد کند و پیام برساند. میخواهد بگوید نه مثل مردان خشکیمذهب و تا این حد سختگیر باشید نه مثل دختران از آنطرف بام پرتاب شوید. اما این پیام در ارائه قوی نیست و لابهلای سکانسهای کمدی با هدف خنده گرفتن پنهان میشود. درنتیجه دینامیت جز اینکه خندهدار است چیز دیگری ندارد و در کلکسیون پرتعداد کمدیهای آشفته سینما قرار میگیرد. فیلمنامه نامرتب است، شخصیتپردازی قدرتی ندارد و همه عناصر در خدمت فاکتورهای خنداندن که شکل متفاوت اما اجرایی تکراری دارد هستند. و خود این یک نقطه ضعف به شمار میرود.
سهگانه تگزاس ؛ از فیلمهای کمدی ضعیف سینما
سالهای انتشار: 1397 (قسمت اول) ، 1398 (قسمت دوم) ، 1403 (قسمت سوم)
کارگردان: مسعود اطیابی
بازیگران: پژمان جمشیدی ، سام درخشانی ، مهدی هاشمی ، ژاله صامتی
بازهم شاهکاری از اطیابی و رفقا. تگزاس کولاک کرده در سینما اما جز سکانسهای مشابه که به تکرار میافتد و خنده گرفتن از مخاطب چیزی دارد؟ اصلا و ابدا. شاید در مسئله قیاس، قسمت اول کمی بهتر باشد! حداقل فیلمنامه دارد و هسته مرکزیاش قصه محکمی میگوید. البته بازهم فیلم خوبی نیست اما قسمت دوم و سوم افت کرده و ضعیفتر هم شدهاند. قسمت سوم که با فروش عجیبی نزدیک به 250 میلیارد تومان فیلمنامه پریشان و درهم برهمی داشت که تمامی فاکتورهای خنداندن دو قسمت قبلی را با اغراق هوشمندانه تکرار میکرد. تگزاس یک کمدی بسیار ضعیف با کارگردانی، بازیگری، قصهگویی و شخصیتپردازی بیهدف و نافرجام است که فقط چند لحظهای میخنداند و تمام! حتی یک ساعت بعد از تماشای فیلم مخاطب یادش میرود چه فیلمی دیده و این موضوع تأثیرگذاری زیر صفر تگزاس را اثبات میکند.
فسیل
سال انتشار: 1402
کارگردان: کریم امینی
بازیگران: بهرام افشاری ، الناز حبیبی ، هادی کاظمی ، الهه حصاری
بله درست دیدید! انصافاً فسیل به غیر از ایده خلاقانهاش و کمدیهای پرشور و خندهدارش چیزی داشت؟ قطعاً نه! من که معتقدم لیاقت چنین فروشی را نداشت و یک کمدی ضعیف به شمار میرفت. فیلمنامه بسیار آشفته است، شخصیتپردازی فقط برای اسماعیل (بهرام افشاری) ظاهراً معنا دارد (که البته همان هم منطق درستدرمانی ندارد!) و مابقی شخصیتها رهاشده و بیخودی حضور دارند تا صحنه را پر کنند و مکمل اتفاقات خندهدار باشند. پایانبندی بسیار توی ذوق میزند، نقاط عطف پراکندهاند و لحظه مشخصی برای درگیری مخاطب ندارد. باور کنید! فسیل فقط بواسطه خندهداربودن و البته استفاده خلاقانه از نوستالژیهای دههشصتی و آهنگهای غیرمجاز در کنار تیپ و استایلی جذاب که دقیقاً همسو با آن دوران است به موفقیتی بیمثال رسید. فسیل چیز خاصی برای ارائه ندارد و فیلمی پر از لودگی، اسلپاستیکهای تکراری و کلیشهای محسوب میشود. اما این آش شله قلمکار با اختلاف زیاد پرفروشترین فیلم تاریخ شد!
این لیست خیلی بلندبالاست و متاسفانه در سالهای اخیر کمدیهای خوب سینما به تعداد انگشتان دست هم نمیرسند. به این لیست فیلمهایی مثل «خوب، بد، جلف»، «بخارست»، «هتل»، «انفرادی»، «آینه بغل»، «هاوایی»، «پول و پارتی» و حتی «هفتاد سی» و چندین آثار بیهوده دیگر را اضاف کنید. جالب است که همه این عناوین پرفروش و پرمخاطب بودهاند. البته ناگفته نماند در این آشفتهبازار کمدی سینما فیلمهای خوبی در این ژانر ساخته میشوند که جای نقدیر دارند. از آثاری چون «جهان با من برقص» و «خجالت نکش (قسمت اول)» تا فیلمهای بسیار خندهداری مثل «زودپز» یا «صبحانه با زرافهها» که کمدیهای ارزشمند سینما به حساب میآیند. شما بگویید! در سالهای اخیر بهترین و بدترین کمدی که تماشا کردهاید کدام بوده؟ دوست داریم نظر شما را بدانیم. برای ما کامنت بگذارید و درباره این مقاله با ما نظرات ارزشمند خود را در میان بگذارید.