تاکنون به این فکر کردهاید که فیلم موردعلاقهتان ، یا شاید هر فیلم دیگری به شکل دیگری پیش رود و پایان یا بطورکلی داستان متفاوتی داشته باشد؟ به این فکر کردهاید که چه میشد اگر آن نقطه عطف فیلم ، متفاوت بود و شکل دیگری به خود میگرفت یا اصلاً وجود نداشت؟ بیایید با هم فکر کنیم و نقطه عطف برخی فیلمها را حذف کنیم. ببینیم چگونه خواهدشد! این مطلب صرفاً جنبه فان دارد و هیچ قصد اهانتی به آثار سینمایی دنیا در کار نیست.
چه میشد اگر ؛ عنکبوت ، پیتر را نیش نمیزد؟
خب جواب واضح است ، پیتر پارکر دیگر مرد عنکبوتی نبود و آن همه درگیری و جنگ هم تمام میشد. اما سوالی که اینجا به وجود میآید این است که اگر مرد عنکبوتی هم وجود نداشت، باقی دشمنان او وجود داشتند؟ یعنی گرین گابلین ، دکتر اختاپوس ، ونوم ، مرد شنی ، الکترو یا هر دشمن دیگری که از زمان کمیکبوکها به اسپایدرمن متصل بوده است. این شخصیتها درست بعد از اینکه مرد عنکبوتی خلق شد آمدند و با او دشمنی کردند. پس سوال همینجاست! چه میشد اگر آن عنکبوت رادیواکتیو پیتر پارکر را نیش نمیزد؟ دنیا در صلح و آرامش بود؟ یا این شرورهایی که گفتیم میآمدند و به شکل دیگری دست به نابودی شهر میزدند؟ چه کسی جلوی آنها را میگرفت؟ پلیس؟ البته این موضوع برای خیلی از ابرقهرمانهای کمیکبوکی صدق میکند.
چه میشد اگر ؛ نئو قرص آبی را انتخاب میکرد؟!
این هم معلوم است. دیگر دنیای ماتریکسی وجود نداشت و باید شخص دیگری به جز نئو این ماموریت را برعهده میگرفت. اما واقعیت داستان این است که نئو ، شخصیت هدف مورفیوس بوده تا به جنگ ماشینهای هوشمند برود. اگر نئو قبول نمیکرد مورفیوس شخص دیگری را پیدا میکرد؟ شاید بله! اما اگر با دیدگاهی فان به قضیه نگاه کنیم انگار اگر نئو قرص آبی را برمیداشت همه چیز تمام میشد و دیگر چهارگانهای تخیلی وجود نداشت. یا سوال دوم، چه میشد اگر ترینیتی تلفن را پاسخ نمیداد؟ مگر نئو در ماتریکس عاشق ترینیتی نمیشود و به خاطر او به ماموریت خود ادامه میدهد؟ اگر ترینیتی نبود ، نئو چه میکرد؟ البته ، همانند نئو ، اگر ترینیتی تلفن را جواب نمیداد ، مورفیوس راه ارتباطی دیگری را قطعاً امتحان میکرد.
چه میشد اگر ؛ کروئلا یتیم نبود؟!
فیلم پرآوازه کروئلا با بازی اما استون را که دیدهاید؟ کروئلا د ویل در دهسالگی یتیم شده و رویای کسب مقام و شهرت در دنیای مد را دارد. سپس فرصتی شغلی پیدا میکند و آنجا با بارونس آشنا شده و حقایق را کشف میکند. حالا سوالی که پیش میآید این است: اگر کروئلا یتیم نمیشد و پدر و مادرش زنده میماندند چه اتفاقی رخ میداد؟ طبیعتاً نه بارونس مشهوری در صعنت مد وجود داشت، نه کروئلا سختیهای بهیادماندنی برای رسیدن به آن میکشید و این انگیزه و انتقام در او پدیدار نمیشد. حالا این مسئله ادامهدار هم میشود. اگر این اتفاقات نمیافتاد ، بعدها دیگر با صد و یک سگ خالدار هم آشنا نمیشد که بخواهد با پوست آنها پالتو بسازد و خلاصه همه چیز به خیر و خوشی تمام میشد. حالا اینکه مخاطب کروئلا را دوست دارد یا بخاطر رفتارش با سگها از او متنفر است بحثی جداست.
چه میشد اگر ؛ سیندرلا کفش خود را جا نمیگذاشت؟!
اول اینکه چگونه در آن شهر شلوغ ، کفش زیبای سیندرلا همسایز پای هیچ شخص دیگری نیست؟ حالا برفرض که این منطقی است ، اگر تا این حد این کفش اندازه پای اوست چرا از پایش درآمد؟ بگذریم ، سوال ما چیز دیگری است: چه میشد اگر کفش سیندرلا از پا درنمیآمد؟ شاهزاده که از قبل عاشق او شده بود. طور دیگری دنبال او میرفت؟ کارش خیلی سخت میشد چون دیگر نشانی خاصی از او نداشت. شاید هم غیرممکن بود! این کفش بهانه شاهزاده شد پس طبیعی است که اگر این کفش از پا درنمیآمد به احتمال فراوان سیندرلا و شاهزاده باهم ازدواج نمیکردند. با توجه به این موضوع میتوان نتیجه گرفت که سیندرلا تا ابد تحت سلطه ظالمانه نامادریاش میماند و داستان، پایان تلخی به خود میگرفت. یک کفش که پشت سرش ماجراهاست و سوال ایجاد کرده، سرنوشت یک خانواده را تغییر داد!
اگر مزاحم آرتور نمیشدند؟!
در فیلم جوکر 2019 با بازی واکین فینیکس ، لحظهای که در مترو مزاحم آرتور شدند و آرتور هم به روی آنها اسلحه میکشد نقطه عطف فیلم است. خشم آرتور فوران کرده و جرمی غیرمنتظره مرتکب میشود. البته اگر این لحظه هم وجود نمیداشت بالاخره صبر آرتور جایی تمام میشد و نمیتوانست تحمل چنین رفتارهایی را داشته باشد. سکانس مترو بهانه بود اما بیایید تصور کنیم اگر آن جوانها مزاحم آرتور نمیشدند چه میشد؟ آرتور دست به اسلحه نمیبرد، بعنوان مجرم شناخته نمیشد و تصمیم نمیگرفت در ادامه زندگیاش شخصیتی عجیب به نام جوکر باشد. درنتیجه خیلی چیزها زیر سوال میرفت و تغییر میکرد. درنهایت شروری دوستداشتنی به نام جوکر خلق نمیشد.
اگر مالی از اندی کمک نمیخواست؟!
در قسمت سوم و البته بینظیر داستان اسباببازی ، سرنوشت وودی و رفقا رو به تغییر است. اما در ابتدای داستان فکر کنیم که چه میشد اگر اندی آن پلاستیک را به اتاق زیر شیروانی میبرد و مالی از او کمک نمیخواست؟ اینگونه جسی فکر نمیکرد که اندی با آنها مثل زباله رفتار کرده و دلش از این کار نمیشکست. فقط وودی از بطن ماجرا باخبر بود و نمیتوانست آنها را قانع کند. سرانجام آن مهدکودک شیطانی و پردردسر و اتفاقات آزاردهندهای که برای اسباببازیها رخ داد. پاسخ یک کلمه است. اگر اندی آنها را به اتاق زیر شیروانی میبرد و مالی از او کمک نمیخواست، ماجرا همانجا تمام میشد. درباره قسمتهای دیگر هم میتوان چنین فکری کرد. مثلاً اگر در قسمت دوم دست وودی پاره نمیشد آنهمه اتفاق پیش نمیآمد و جسی و معدنیاب برای همیشه در انبار اسباببازی میماندند.
سپاسگزاریم از اینکه وقت ارزشمند خود را به خواندن مقاله دیباسین اختصاص دادید. امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید. شما هم درباره فیلم یا انیمیشن موردعلاقه خود چنین سوالاتی بپرسید و با ما گفتوگو کنید. به این فهرست اضافه کنید و درباره همین موضوعات نیز نظر خود را با ما در میان بگذارید!