سریال رهایم کن به کارگردانی شهراه شاهحسینی از آن دسته سریالهای متفاوت نمایش خانگی بود که جذاب بود، پرمخاطب بود و چندین نکته تحسینبرانگیز هم داشت. یکی از این نکات تحسینبرانگیز بازی خوب و چشمنواز حسن معجونی بود. بازیگری که ید طولایی در تئاتر دارد و در سینما و تلویزیون هم تجربه زیادی دارد حالا در رهایم کن با ارائه یک اجرای متفاوت در نقش ناصر به پله بالاتری از بازیگری رفته و خود را اثبات کرده است. از اولین سکانس که با یک قیف بهرام را اذیت میکند و آب یخ داخل شلوار او میریزد تا آخرین لحظه که همین بهرام به دستان خشمگین ناصر کشته میشود. لحن متفاوت و کشدار ، خونسردی و آرامش ذهنی شخصیت معجونی و حتی استایل ظاهریاش کاملاً هماهنگ با شخصیت بیکار و علاف ناصر است و حسن معجونی هم به خوبی میداند چگونه از این ویژگیها کار بکشد.
همه لحظات بازیگری معجونی به کنار! شخصاً عاشق یکی از لحظههای بازیگری او هستم. آخرین سکانس از پانزدهمین قسمت این مجموعه و درست لحظهای که حاتم (محسن تنابنده) خبر فوت پسر ناصر (شاهین) را میدهد. حالا درست همان زمانی که ناصر برنده یک پیکان پر از پول شده و میتواند از آن به بعد غرق در ثروت شود خبری میشنود که تا مغز استخوانش میسوزد. مخاطب نیز همین را انتظار میکشد. چراکه ناصر از ابتدای سریال تاکید میکند که شاهین که تنها پسر اوست، همه دارایی اوست و بدون او حتی یک ثانیه هم زندگی را تصور نمیکند. او میگوید هرچه دارد برای شاهین است. حالا وقت آزمون است، وقت اثبات بیشتر قدرت بازیگری حسن معجونی! واکنش او باید با توجه به پیشینهای که از علاقه این پدر به پسرش دیدهایم غمانگیز باشد اما دور از اغراق! نباید صحنهای نمایشی و غیرقابلباور باشد و همین هم میشود.
چنین وظیفهای در ابتدای امر کار کارگردان است تا بازیگر را هدایت کند. بعد از آن نوبت به بازیگر میرسد تا از چندین جهت لحظهای بامعنا بسازد. سیلیزدنهای آرام او نشان از همان شخصیت همیشگیاش دارد. دیالوگهایی که ساده است اما نشان میدهد چه داغ سنگینی بر دل این پدر نشسته و درنهایت افتادن روی زمین. چنین صحنهای هزارانبار در سینما، تلویزیون و نمایش خانگی اجرا شده است. برخی خوب، برخی کلیشهای و برخی افتضاح بودهاند. حالا حسن معجونی باید یک سکانس تکراری را متفاوت اجرا کند. علاوه بر این حرکات بدنش هم معنا پیدا میکرد. خودش را مچاله میکند و شانههای افتادهاش مشهود است، با دست مخالف سیلی میزند، یقه حاتم را میچسبد و آشفته رفتار میکند (به حاتم نگاه میکند اما نایب را صدا میزند!) و در آخر در آغوش حاتم نشستن کاملاً حسن معجونی را جدا از هر بازیگری میکند که چنین لحظهای را تجربه کرده است.
ناصر که از ابتدا شوق جایزه ویژهاش را دارد با یک نگاه تغییر میکند و ذوق کورشدهاش را تبدیل به اندوهی بیپایان میکند. آهستهآهسته اوج میگیرد و وقتی به نهایت این خشم و اندوه میرسد مینشیند تا نابودی روحیاش را به نمایش بگذارد. خلاصه که باید دستمریزادی ویژه به حسن معجونی بابت این ایفای نقش درخشان گفت. در ویدئوی زیر میتوانید این لحظه از قدرت هنرنمایی این بازیگر را مشاهده کنید:
همچنین ببینید : بازی درخشان جواد عزتی در سریال زخم کاری (ویدئو)