فیلم جدایی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی از بهترین و مهمترین آثار سینمای ایران در طول تاریخ است. نه فقط ایران، بلکه این فیلم در لیست برترین فیلمهای جهان قرار گرفته و توسط منتقدین بسیاری تحسین شده است. فیلمی که در سال 1389 ساخته شد، اکران شد و به عدد قابل توجهی در فروش دست پیدا کرد و در سال 2012 جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان یعنی معتبرترین جایزه سینمایی دنیا را تصاحب کرد. افتخاری جذاب و غرورآفرین که اصغر فرهادی برای ایرانیان به ارمغان آورد. در این مقاله میخواهیم به این موضوع بپردازیم که چرا با وجود فیلمهای فوقالعاده دیگری مثل درباره الی، فروشنده، چهارشنبهسوری و حتی قهرمان باید جدایی نادر از سیمین را بعنوان بهترین فیلم اصغر فرهادی بپذیریم. نه فقط محدود به این نام، بلکه به این بپردازیم چرا این فیلم، جزو مهمترین آثار تاریخ سینمای ایران است.
اطلاعات فیلم جدایی نادر از سیمین
نخست بهتر است اطلاعاتی جالب درباره این فیلم بگوییم. فیلم جدایی نادر از سیمین نویسنده، کارگردان و تهیهکنندهای به نام اصغر فرهادی داشت. پیمان معادی، شهاب حسینی، لیلا حاتمی، ساره بیات، سارینا فرهادی، بابک کریمی و مریلا زارعی کادر بازیگران فیلم را تشکیل دادند و افراد موفق دیگری مثل محمود کلاری بعنوان فیلمبردار، ستار اورکی بعنوان کارگردان موسیفی و هایده صفییاری در قامت تدوینگر در این فیلم حضوری تأثیرگذار داشتند. این فیلم رکورد بیشترین فروش روزانه یک فیلم غیرکمدی را شکست و با فروشی بیش از 3 میلیارد و 200 میلیون تومان (با نرخ بلیت سههزارتومانی) توانست جایگاه سومین فیلم پرفروش ایران در سال 1390 (بعد از اخراجیها 3 و ورود آقایان ممنوع) را به دست بیاورد. فروش جهانی این فیلم تا اوایل سال 91 حدود 19.3 میلیون دلار برآورد شد.
جدایی نادر از سیمین علاوه بر ایران در کشورهایی مثل فرانسه، تایلند، آلمان، مجارستان، سوئد، بلژیک، سوئیس، هلند، برزیل، بریتانیا، کانادا و ترکیه به نمایش درآمد. سونی پیکچرز حق پخش این فیلم را در آمریکا خرید و آن را در این کشور نیز اکران کرد. همین امر موجب شد تا این فیلم موردتوجه آمریکاییها قرار بگیرد و تبدیل به فیلمی تحسینبرانگیز شود. جدایی نادر از سیمین برترین فیلم غیرانگلیسی زبان سال شد و تندیس زیبا و مسحورکننده اسکار به ایران آمد.
اهمیت این فیلم چگونه پدیدار شد؟
نقد و بررسیهای مرسوم همیشگی مقصود ما نیست. قطعاً همه شما این فیلم را سالها قبل تماشا کردهاید، نقد و تحلیلهای مختلفی خواندهاید و از نکات مثبت آن آگاهید. بنابراین تحلیل تخصصی ملاک مقاله ما نیست. بیایید از جنبههای دیگر این موضوع را بررسی کنیم. چگونه فیلم جدایی نادر از سیمین به چنین اهمیت بیچونوچرا و عظیمی در سینما دست پیدا کرد؟ بابت کارگردانی، بازیگری، فیلمنامه و داستان خوبش؟ یا نکات سینمایی تخصصیتر مانند شخصیتپردازی درجهیک و قاببندی و دکوپاژ بینقصش؟ اینها به کنار، جدایی نادر از سیمین دغدغهمندترین فیلم آن سالهای سینما بود و یک تحول بزرگ در ارائه محتوای عمیق در سینما رخ داد. محتوایی که هرچقدر به آن بیشتر فکر کنید، بیشتر معنای عمیقی از آن مییابید. این یعنی جدایی نادر از سیمین یک فیلم پویا و زنده است که با مرور زمان تاریخ آن نمیگذرد که هیچ، بلکه هرلحظه چیز جدیدی از آن کشف میشود. چگونه؟
با هربار تماشای جدایی نادر از سیمین، مفهوم کلی داستان آن شاخ و برگی اضافه برای انتقال پیام میگیرد. بعنوان مثال، شما این فیلم را بعنوان یک فیلم با پایان باز میشناسید. اما فرهادی فرمول جدیدی از داستانسرایی ارائه کرد و پایانی را ساخت که به شکلی نمادین و با انتقال معنا از طریق تصاویر و رفتار شخصیتها، مخاطب خودش نتیجهگیری کند که چه شد! دقت کنید که در سکانس پایانی نادر، سیمین و دخترشان ترمه لباس مشکی که نشانه عزاداری است بر تن دارند. سیمین و نادر هم در موقعیتی میایستند که بینشان شیشهای شکسته به چشم میخورد. تمام اینها نماد است که اصغر فرهادی به شکلی زیرکانه به آن پرداخته است و این مسئله را بین فیلمسازان رواج داد. حالا لحظات مهم دیگری که نمادپردازی کارگردان را نمایان میکند خودتان کشف کنید! بنابراین اولین نتیجهگیری برای ماندگاری چرا جدایی نادر از سیمین ارائه متفاوت و هوشمندانه فرهادی است.
انتقاد در لایههای زیرین
اصغر فرهادی فردی دغدغهمند است و در تمام کارهایش یه مسائل اجتماعی و فرهنگی انتقادی داشته که حتی تند و تیز هم ارائه شده است. نمونه بارز لحن تند در انتقاد، فیلم قهرمان است. از دیالوگ «بدبخت اینا میخوان بگن ممکلت گل و بلبله» و «حیف این مملکت که دست شما افتاده» تا مسیر داستان که دغدغهای تلخ از قضاوت و دیگر مسائل دارد. جدایی نادر از سیمین اما لحن تندی در ارائه که مستقیماً نقد کند نداشت. با این وجود در لایههای زیرین آن پیامهای زیادی پنهان بود که موشکافی آن پیامها چیزی جز انتقاد در پی نداشت. انتقاد از فقر و مردی سرافکنده که همسری فداکار و دلسوز دارد. این همسر بخاطر این سرافکندگی چه کارها که نمیکند. و درنهایت آن همه دردسر و چالشو التهاب که چندین شخص و خانواده را درگیر میکند.
انتقاد از طلاق و تاثیری بیپایان و تلخ! انتقاد از دروغ، آن هم دروغ مردی شرافتمند (حجت) که فقط زیر مشکلات کمر خم کرده و چارهای ندارد. یا دروغ مرد محترم دیگری (نادر) که برای فرزندش حاضر به گفتن دروغ میشود. و چندین مسئله دیگر که به خوبی به هم گره خورده و در لایههای زیرین فیلم تم انتقادی مهمی را به مخاطب گوشزد میکند. جدایی نادر از سیمین دغدغه دارد و میخواهد حتی یک نفر هم شده آگاهی کسب کند چون خود فرهادی اینگونه باوری دارد. آگاهیبخشی تنها راه نجات بشریت است. و این جمله جز حقیقت نیست! فرهادی با فیلمش این مفهوم را به سطح بالاتری ارتقا داد و با ساخت اثری حرفهای تلاش کرد تا معانی جامعشناسانه و فرهنگی مختلفی را به هم متصل کند و در محتوایی عمیق و پرمغز به مخاطب انتقال دهد. تلاشی که مثمرثمر بود!
استراتژیهای جدایی نادر از سیمین
اصفر فرهادی برای بهترشدن کارش تکنیکها و استراتژیهای مختلفی را روی فیلمنامه و در مرحله بعد کارگردانی پیاده کرد. نمونه مهمش حذف صحنهای دگرگونکننده از فیلم که اگر وجود داشت مخاطب از اتفاقات انتهایی شوکه نمیشد. کدام صحنه؟ در فیلمنامه سکانسی وجود داشت مبنی بر تصادف راضیه با ماشین اما فرهادی این را حذف کرد تا وقتی این ماجرا به مخاطب منتقل شود، یک شوک بزرگ برای مخاطب باشد. آن هم درست بعد از اینکه شوک اول برای موضوع باخبربودن نادر از بارداری راضیه به بیننده منتقل شده است. این استراتژی باعث ایجاد چالشهای ذهنی مخاطب شد و فیلمنامهای به مراتب بهتر و درگیرکنندهتر ارائه شد. استراتژی بعدی قراردادن المانهای مختلف برای فضاسازی بهتر فیلم بود. عناصری که از همان ابتدا مثل یک میخ محکم کوبیده میشود. یعنی لحظه بندآمدن راهپله توسط کارگرانی که مشغول اساسآوردن هستند و سر یک طبقه و مبلغ آن چانه میزنند.
راه سیمین بند آمده و با چمدان بزرگی که در دست دارد نمیتواند جلوتر برود تا اینکه میگوید پول یک طبقه اضافی را میدهد. این خودش نماد نیست؟ نمادی برای سرکوب زنان در جامعه؟ یا المان دیگری مثل پول در کشور که گم میشود و بهانهای عالی برای دعوا و شکلگیری ماجراهای دنبالهدار دو خانواده! عنصرهای مهم دیگری مثل اعتقادات مذهبی راضیه سر کمک به دستشویی پیرمرد (که زنگ میزند تا کسب تکلیف کند!) یا سکانس تلخ حمام که دنیا روی سر نادر خراب شده و همهچیزش در مرز تباهیست. یا مثلاً سکانسی که نادر از دخترش معنی کلمات را میپرسد و سر معنی کلمه گارانتی میگوید اشتباه است و باید فارسی بنویسد حتی اگر نمره کم کنند. این خودش انتقادی از سیستم آموزشی است. تمام این المانها در فضای فیلم معنا پیدا میکند تا فرهادی حرفش را بزند و در ادامهاش، ماجراها به شکلی کاملاً منطقی رقم بخورد.
ختم کلام؛
علاوه بر این چند خطی که نوشتیم، نکات تخصصی مثل شخصیتپردازی فوقالعاده فیلم، نقاط عطف فکرشده و منطقی، بازی درخشان بازیگران علیالخصوص شهاب حسینی، کارگردانی بینظیر و عالی و پکیج کامل سینمایی جدایی نادر از سیمین باعث شد تا این فیلم به اثری درخشان در تاریخ سینمای ایران تبدیل شود و حتی نامش در لیست برترین فیلمهای قرن در دنیا قرار بگیرد. پس باید بپذیریم که فراتر از شاهکارهای دیگری چون درباره الی یا فروشنده، جدایی نادر از سیمین مهمترین و البته بهترین اثر اصغر فرهادی است. تأثیر ویژه آن را در سینمای اجتماعی ایران هم نباید نادیده گرفت. سینمایی که در سالهای اخیر از رونق افتاده و این دلیلی برای نگرانی اهالی هنر است. سینمایی که دغدغه و محتوا برایش مهم نیست و بزرگانی چون کیارستمی و مهرجویی را از دست داده باید قدر فرهادی و امثال فرهادی را بداند!