فیلم سینمایی زودپز یک اثر کمدی از رامبد جوان که فیلمنامهاش را مهدی نادری نوشته است توانست با سیل استقبال مخاطبین روبهرو شده و آمار فروش خوبی ثبت کند. رامبد جوان بعد از هفت سال دوری از سینما با زودپز بازگشت و با محسن تنابنده و نوید محمدزاده در نقشهای اصلی و چهرههای دیگری مثل روزبه حصاری، شیرین اسماعیلی، گلاره عباسی و ساقی حاجیپور همکاری موفقی را به ثبت رساند. زودپز روز سهشنبه یعنی زمانیکه بلیت سینما نیمبهاست اکران خود را آغاز کرد و با همین وجود توانست رکورد بیشترین فروش در روز اول اکران را بشکند. اتفاقی بیسابقه که نشان از یک اثر ویژه میداد. در این مقاله قصد داریم نگاهی تحلیلی به این فیلم کمدی داشته باشیم. با ما همراه باشید و در انتها نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید!
هشدار: در نقد فیلم زودپز امکان لورفتن داستان (اسپویل) وجود دارد.
زودپز ؛ یک کمدی تلخ پرخنده
داستان زودپر در سال 1366 اتفاق میافتد و قصهی دو باجناق به نامهای سیروس و شاهین را روایت میکند که بعد از مردن پدرزن خود با حادثه انفجار زودپز قصد دارند او را به عنوان شهید موشکباران تهران معرفی کنند. در این راه ایندو با چالشهای مختلفی دست و پنجه نرم میکنند.
شاید در نگاه اول با توجه به موقعیتهای کمدی محتوایی از دل این داستان بیرون نیاید اما هرچه میگذرد عناصر ریز و درشتی به فیلم اضاف میشود تا محتوای بامعنای فیلم را ارائه کند. موفق هم میشود و میتواند عمق فاجعه موشکباران را به خوبی به مخاطبان نشان دهد. زودپز یک کمدی تلخ است که در لایههای زیرین خودش هم انتقاد میکند و هم تلخی جنگ و حوادث دهه شصت را ارائه میکند. انتقاد کجاست؟ قطعاً افراد زیادی از نام شهید و دفاع مقدس به نفع خود سوءاستفاده کردهاند و سیروس و شاهین، انعکاس این افراد در زمان جنگ تحمیلیاند. با اینکه در لحظات زیادی زودپز میخنداند اما لحظاتی پرالتهاب درباره حمله موشکی وجود دارد که تماشاچی را غمگین کند. (مخصوصاً سکانس بیمارستان!) این نشان از همان محتوای فیلم دارد و مهدی نادری در فیلمنامه به خوبی به این موضوع پرداخته است.
ماجرا فقط به چالشهای غیرانسانی دو شخصیت محدود نیست تا فقط بخنداند و دیگر هیچ موضوعی برایش مهم نباشد. کم ندیدیم از این مدل فیلمهایی که هیچ داستان ارزشمندی ندارند و فقط با ترکیب چند شوخی بامزه و هیجان بالا خواستند مخاطب را بخندانند و چندین میلیارد سود به جیب تهیهکننده برسانند. معنای کمدی اسلپاستیک در سالهای اخیر تغییر کرده است اما فیلم زودپز دوباره معنای سابق این سبک کمدی را بازگرداند و در کنار خندهداربودن آن هم به حد اعلی، داستان بامحتوایی هم ارائه میکند تا هردو عنصر مهم برای موفقیت را رعایت کرده باشد.
همه فرمولهای خنداندن تکراری نیست!
خودمان را گول نزنیم! در این روزگار حتی بامحتواترین کمدیها هم با تکیه بر چند شوخی جنسی، زدوخورد بامزه و رقص خندههای بیشتری از مخاطب میگیرند تا بتوانند افراد بیشتری را به سالن سینما بکشانند. مگر فسیل این عناصر را نداشت؟ هتل، تمساح خونی یا تگزاس3 چطور؟ رامبد جوان هم از این قانون پیروی کرد اما گاهی فراتر قدم گذاشت تا تماماً تکراری نباشد. سکانس رقص شخصیتها بانمک است، شوخی جنسی کموبیش مشاهده میشود و هیجانات خندهداری که به اصول اسلپاستیک شباهت داشته باشد در فیلم وجود دارد. اما همهاش تکراری نیست و در چند لحظه شکل جدیدی از خنداندن در فیلم مشاهده میشود. سکانسهای پایانی و رفتارهای سیروس و شاهین دست و پا شکسته چند لحظه سیتکامی موفق را خلق میکند و به خوبی میخنداند، آن هم درست زمانیکه فیلم به طول انجامیده و مخاطب کمکم خسته میشود. اما همچنان تب و تاب بالاست و مخاطب همراه داستان است.
اگر بخواهیم مثال بزنیم (که البته در نقد و بررسی حرفهای چنین مثالی جا نمیگیرد) میتوانیم به لحظه تصور غلط سیروس و شاهین مبنی بر انفجار بمب شیمیایی اشاره کنیم که انتهای آن بسیار طوفانی و با یک ضربه محکم میخنداند (درحالیکه قبلتر کمی مخاطب را به فکر فرو میبرد). اما در سکانس گمشدن دوقلوها رفتارهای شاهین بعنوان پدر شاید در سطح کمی خندهدار باشد اما دغدغه موجود در آن لحظات خنده را به لب مخاطب میخشکاند. این نکات، تفاوت در کمدی را ایجاد میکند و زودپز را در چند لحظه از کلیشههای همیشگی کمدی نوین سینما دور میکند.
بازی بازیگران فیلم زودپز ؛
بازی نوید محمدزاده در چند اتفاق و چند لحظه بانمک و طنازانه است اما آنطورکه انتظار میرود موفق نیست. البته نه در آن حدی که به آن ایراد وارد کرد فقط با توجه به اینکه او را برای اولینبار در هیبت کمدی ببینیم انتظار بیشتری داریم. شاید هم بازی او لابهلای بازیگری درخشان و فوقالعاده محسن تنابنده کمرنگ جلوه میکند! بله، محسن تنابنده که البته رگههایی از نقی معمولی را هم در این نقش پیاده کرده آنقدر فوقالعاده و بینقص است که بتوان او را جزو برترین بازیگران یک کاراکتر کمدی در چند سال اخیر دانست. حداقل در 1403 او برترین بازیگر کمدی سینما بود. بازی او میتواند بخنداند، میتواند لحظهبهلحظه مخاطب را در داستان پر پیچ و خم شخصیتش غوطهور کند و بار کمدی فیلم را کاملاً به دوش بکشد. محسن تنابنده بسیار پخته و درجهیک از عهده این نقش برآمده و به معنای واقعی شایسته تحسین است.
در بین دیگر هنرپیشهها یعنی گلاره عباسی، شیرین اسماعیلی و ساقی حاجیپور نه میتوان دیدگاه مثبت خاصی ارائه کرد و نه ایراد مهم و تأثیرگذاری! تا جایی که فیلم احتیاج داشت کاراکتر ساخته و پرداخته شد و بازیگر هم هرآنچه نیاز بود اجرا کرد. در این بین نقشآفرینی روزبه حصاری در قامت یک حاجی بسیجی و انقلابی به چشم میآید و بازی او هرچند کوتاه است، قابل تعریف و تمجید است. حصاری با اینکه بغیر از سکانسهای ابتدایی چالش مستقیمی با دو شخصیت اصلی ندارد و یک شخصیت مستقل است، اما میداند چگونه چنین نقشی را همگام با فضای کمدی-تراژیک داستان ایفا کند تا تماشاچی حس نکند دارد یک شخصیت اضافی و بیهدف را تماشا میکند. این نکته بسیار مهم در شخصیتپردازی معنا گرفته و با بازی بازیگر ادامه پیدا میکند.
چند نکته منفی از فیلم زودپز ؛
قطعاً به کمدی جدید رامبد جوان نقدهایی وارد است و نمیتوان لقب بینقص به آن چسباند. بزرگترین ایراد مشهود در این فیلم، بیمنطقی چند گرهگشایی بود. چگونه با اینکه سیروس و شاهین دوربینها را دزدیدند در انتها از ناکجاآباد فیلمهای ایندو پخش شد؟ هیچ دلیل و منطقی برای این گرهگشایی دیده نمیشود و در پایانبندی ضعف بزرگی دارد. یا دیگر نقد منفی که میشود درباره زودپز پذیرفت شخصیت اضافی شبنم با بازی گلاره عباسی است.
بله شاید حادثه محرک داستان و نقطه عطف اول یعنی انفجار زودپز به سبب حضور مخفیانه شبنم و مچگیری سیروس از قدرت است و در پی این پنهانکاری زودپز میترکد و سپس باقی ماجراها شکل میگیرد. تا اینجا درست، اما در ادامه شخصیت شبنم آنطورکه انتظار میرود ساخته نمیشود و تبدیل به یک شخصیت اضافی میشود. البته رامبد راهحل را کمی اجرا کرد و بازگرداندن جنازه توسط او و دردسرهایی که بخاطر حضور او برای شاهین و سیروس ایجاد میشود راهحل این معضل است. اما آنقدرها موفق نیست و مثل یک داستان اضافی که در خدمت داستان اصلی است عمل میکند. مثل اینکه چیزی برای گرهافکنی پیدا نمیشود و آنگاه شبنم میآید تا مشکلات را گسترش دهد. بازهم کمی از دلیل و منطق دور میشود.
باقی فاکتورها چگونه بود؟
از لحاظ کارگردانی رامبد جوان علم این کار را دارد و تا جایی که نیاز بود در قاببندی و دکوپاژ فیلمش موفق عمل میکند. البته میتوانیم حدس بزنیم که محسن تنابنده هم تاثیر بهسزایی در کارگردانی فیلم داشته و در لحظاتی میتوانیم این موضوع را حس کنیم که تنابنده در کارگردانی به رامبد کمک کرده است. اما بههرحال رامبد جوان در قامت کارگردان نمره قبولی را میگیرد. سایر فاکتورهای لازم مثل تدوین، فیلمبرداری و موسیقی هم اثربخش هستند و در حد و اندازهای معمولی موفق هستند.
تم فیلم و فضای بصری آن که بینظیر است و تا حد امکان کمی و کاستی ندارد. فضای تصویری دهه شصت به خوبی خلق شده و موشکهای عراقی به نزدیکترین تصویرسازی ممکن رسیدهاند. در چندین لحظه یک نمای نزدیک از یک موشک ترسناک و وحشی به چشم میخورد و در ادامهاش واکنش شخصیت، خلق ادامه داستان و البته ارائه محتوا اثر ویژهای روی مخاطب میگذارد. این امضای زودپز است که توانسته کاملاً قابل قبول باشد.
زودپز ؛ امیدوارمان کرد!
با وجود نکتههای منفی خردهریز فیلم زودپز میتوانیم امیدوار باشیم. امید به اینکه بالاخره کمدی ایران در روزهایی که بسیار پرطرفدار است میتواند معنادار هم باشد و اگر فیلمساز بخواهد در کنار خلق محتوایی ارزشمند، مردم را هم بخنداند. درست همان کاری که فیلم رامبد جوان انجام داد. زودپر فیلم خوشساخت و بامحتوایی است که الحق و الانصاف لحظات زیادی مردم را میخنداند. این همان نقطه قوت یک فیلم کمدی است که فیلم زودپز رعایت کرده و موفق هم عمل کرده است. بنابراین میتوانیم به آینده کمدی امیدوار باشیم. شاید دیگر فیلمسازان رفتهرفته علم ساخت کمدی اصولی را بیاموزند و روزبهروز کمدی بهتر و بامعناتری در سینما شاهد باشیم. در پله اول، رامبد جوان با زودپز توانست این چراغ را روشن کند.
مطمئن باشید زودپز در این هیاهوی هیچوپوچ کمدی که غوغا کرده و تمام سینما را تحت سلطه دارد یک فیلم موفق و خوب است و محتوای ارزشمندی دارد. چیزی که در کمدیهای اخیر خیلی کم مشاهده کرده و حتی به صفر رسیده است. از دینامیت و هزارپا و انفرادی بگیر تا فسیل و هتل و تگزاس3 که همگی خندهدار و موفق بودند اما محتوای مهمی نداشتند و یک فرمول ثابت را تکرار میکردند. پول خوبی هم به جیب میزدند. زودپز هم تا حدی که نیاز بود به این فرمول وفادار بود اما فراتر رفت و محتوا ارائه کرد. با دقت فیلم زودپز را تماشا کنید و به لایههای زیرین شخصیتی و داستانی فیلم فکر کنید! آنگاه محتوا و مفهوم فیلم را بهتر درک خواهیدکرد.