همه تماشای فیلم خوب را ترجیح میدهند. به همین دلیل است که مخاطبان لیست برترین فیلم‌های رسانه‌های مختلف را دنبال می‌کنند. از پدرخوانده و رستگاری در شائوشنگ تا آثار هیچکاک و کریستوفر نولان! اگرهم کسی به دنبال تماشای فیلمی باشد که در لیست برترین آثار جایی ندارد بازهم اولویت‌بندی میکند و به پیشنهاد رسانه‌ها، دوستان، صفحات مختلف و نمره و امتیاز آن اثر نگاه میکند. اما باور کنید تماشای فیلم بد هم خالی از لطف نیست. هرازگاهی باید فیلم‌های بد دنیا را تماشا کرد حتی اگر احساس کنید دارید وقت خود را تلف می‌کنید. (البته اگر وقت آزاد دارید آن هم هر چند وقت یک‌بار!) ما اینجا مقاله‌ای درباره این موضوع نوشتیم و میخواهیم آن را با شما همراهان گرامی درمیان بگذاریم. گوش شنوای نظرات ارزشمند شما هستیم.

فیلم‌های بد هم ببینید!

تماشای فیلم خوب اولویت همه است اما شما سعی کنید فیلم بد هم ببینید. مخصوصاً اگر به حرفه‌های سینمایی و علی‌الخصوص فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی دارید این کار را انجام دهید. چرا؟ چون بعنوان فردی که باید سینما را بشناسد، باید مرزهای بین فیلمنامه خوب و بد، کارگردانی خوب و بد، بازیگری و فیلمبرداری خوب و بد و بطورکلی یک اثر خوب و بد را بلد باشید. فیلم‌های خوب و قوی که تماشا کردید چگونه میتوانند تبدیل به یک فیلم بد شوند؟ کاری ندارد! یک فیلم امتیاز پایین که اغلب مردم و منتقدین نظرات منفی نسبت به آن دارند را از همان ژانر انتخاب کرده و آن را تماشا کنید. بعنوان مثال اگر پدرخوانده را تماشا کردید که یک اثر بی‌بدیل در تاریخ سینماست یک فیلم ضعیف با نمره کمتر از 4 در ژانر جنایی تماشا کنید! خیلی ساده مرز بین یک فیلم خوب و بد را متوجه خواهیدشد.

بارها گفتیم که نباید خیلی به امتیاز یک فیلم دقت کرد اما اینکه کاملاً بی‌توجه هم باشیم خوب نیست. مطمئناً فیلمی که هزاران منتقد به آن نمرات منفی داده‌اند فیلم خوبی نیست که به آن کم‌لطفی شده باشد. یا برعکس، فیلمی که همه مردم و منتقدین آن را شاهکار خطاب می‌کنند فیلم بدی نیست. حالا استثنا هم وجود دارد. مثلاً فیلم 12 مرد خشمگین را همه پسندیدند و میانگین امتیازات آن عدد 9 از 10 را نشان میدهد. اما در IMDb حدود 18هزار نفر نمره کمتر از 5 را برای فیلم ثبت کرده‌بندی، عجیب است اما حقیقت دارد. برای یک فیلم بد هم میتوان همین فرمول را لحاظ کرد. مثلاً فیلم 365روز نمره 3.3 را داراست اما حدود 20هزار نفر نمره‌ای بالاتر از 8 برای فیلم ثبت کرده‌اند. پس اگر دقتی به نمره داشته باشیم بهتر است میانگین را لحاظ کنیم! و بین آن‌ها فیلم‌های خوب و بد را تشخیص دهیم.

فیلم‌های بد 365 روز

سلیقه ملاک نیست!

ما داریم یک کلیت را وارسی می‌کنیم و سلیقه ملاک ما نیست. بله! شخصاً فیلم موردعلاقه من 12 مرد خشمگین است، در رتبه دوم پنجره پشتی از هیچکاک و رتبه سوم پدرخوانده! اما این رتبه‌بندی همانند IMDb یا دیگر رسانه‌هاست؟ خیر! سلیقه را باید فاکتور گرفت. برترین فیلم جهان در دیدگاه من رستگاری در شائوشنگ نیست اما باور دارم که این فیلم هم فوق‌العاده است. پس به سلیقه شخصی نگاه نکنید!

فیلم بد برای سینمایی‌ها انگیزه‌بخش است!

تعجب نکنید! علاقمندان به هنر و شغل سینما باید فیلم بد هم تماشا کنند چراکه تماشای فیلم ضعیف میتواند انگیزه‌بخش باشد! از کدام جهت؟ از جهتی که میتواند بیشتر خودش را باور کند و با خود بگوید: «خدا را شکر، من میتوانم خیلی بهتر از این‌ها فیلم بسازم!» این نکته یه جنبه روانی مهم دارد و نامحسوس در ضمیر ناخودآگاه افراد علاقمند به سینما امید و انگیزه ایجاد میکند. اما افراد عادی چطور؟ آن‌هایی که بعنوان یک سرگرمی یا بدلیل علاقه شخصی به دنیای فیلم و سریال به تماشا می‌نشینند؟ برای آن‌ها نیز این انگیزه ایجاد میشود. ضمیر ناخودآگاه ما این نکته را درک میکند که تفاوت بین فیلم خوب و بد شناسایی شده است. پس من فیلم خوب زیاد دیده‌ام و ذهن آگاه‌تری دارم. شاید عجیب به نظر برسد اما حقیقت دارد. اگر موافق نیستید امتحان کنید! چگونه؟

این کارها را انجام دهید!

این چند قدم را در طول چهار روز انجام دهید. بعد از آن متوجه نتیجه خواهیدشد. چهار روز از هفته خود (آن هم نهایت روزی 2ونیم‌ساعت) را خالی کنید و فیلم ببینید! هرچقدر هم سرتان شلوغ باشد میتوانید. بهانه‌تراشی ممنوع!

قدم اول ؛ روز اول!

روز اول فیلم کلاسیک «Ikiru» را تماشا کنید! یک تراژدی پرمحتوا و ارزشمند از کوروساوای نابغه و پر از لحظات متحیرکننده که ذهن شما را تا مدت‌ها درگیر میکند. ایکیرو که معنای «زیستن» میدهد داستان کارمندی را روایت میکند که به مدت سی سال در یک کار دولتی مشغول بوده و زندگی کسالت‌بار و یکنواختی را گذرانده است. حال بعد از این مدت او متوجه میشود که به سرطان معده وخیم مبتلا شده و میخواهد باقی‌مانده زندگی خود را با شکل دیگری پیش ببرد. این فیلم با نمره 8.3 از برترین آثار IMDb به شمار میرود. علاوه بر محتوای ارزشمند و جذاب فیلم، کارگردانی، دیالوگ‌ها و قاب‌های فیلم خارق‌العاده هستند.

قدم دوم ؛ روز دوم!

روز دوم فیلم جذاب اما کمتر دیده‌شده کارول رید را تماشا کنید! فیلمی به نام «مرد سوم» که در 1949 ساخته شده اما از زمانه خودش جلوتر است و یک فیلم کاملاً حرفه‌ای و قوی به شمار میرود. The Third Man یک تریلر پرتعلیق و میخکوب‌کننده است که داستان یک نویسنده رمان به نام هالی مارتیز را روایت میکند. این رمان‌نویس در هیاهوی کمبود مواد غذایی بازار صاحب منصب میشود و به دعوت دوست خود شغل بزرگی را می‌پذیرد. پس از این رویداد اما، دوست او بطور مرموز در یک حادثه عجیب کشته میشود و زندگی هالی مارتینز دگرگون میشود. امتیاز این فیلم 8.1 است و یکی از فیلم‌های خوب تاریخ دنیاست. حتماً این فیلم را تماشا کنید!

قدم سوم ؛ روز سوم!

وقت تماشای فیلم‌های بد فرا رسید. برای فیلم اول، فیلم رمانتیک تینیجری «خندیدن با صدای بلند» گزینه مناسبی است. یک فیلم بد که هم فیلمنامه ضعیفی دارد و هم کارگردانی غیرحرفه‌ای و بی‌منطق! نام فیلم LOL به کارگردانی لیزا آزولوس بین فیلم‌های بد دنیا قرار میگیرد و با امتیاز 4.4 این موضوع را ثابت میکند. اما تماشای آن میتواند مزایا داشته باشد. شما در دو روز قبل فیلم‌های بسیار خوبی تماشا کرده‌اید و حالا با این فیلم آگاهی خود را بالا می‌برید.

قدم چهارم ؛ روز آخر!

برای آخرین گزینه هم فیلم «Exposed» را تماشا کنید! فیلمی که دو بازیگر خوب دارد. کیانو ریوز و آنا د آرماس که یک فیلم بسیار بی در و پیکر و ضعیف را برای نقش‌آفرینی پذیرفته‌اند. دکلان دیل در قامت کارگردان فیلم اثر بسیار ضعیفی ساخته است و فیلمنامه‌ای که جی مالک لینتون نوشته نیز پر از حفره‌های بیخود است و مسیر بدی را طی میکند. نمره فیلم 4.3 است و افراد کمی در دنیا آن را تماشا کرده‌اند. حالا شما جزو همین افراد باشید! این فیلم بد را بعد از LOL تماشا کنید و مقایسه کنید با «مرد سوم» و «ایکیرو»! باور کنید آگاهی کامل‌تری نسبت به محتوا پیدا خواهیدکرد. حالا اگر میخواهید فیلمنامه‌نویس یا کارگردان شوید که نور علی نور! به ما اعتماد کنید!

حرف آخر ؛

Exposed

بنده شخصاً یک قانون برای خودم دارم. بعد از هر پنج فیلم خوبی که می‌بینم یک فیلم بد هم انتخاب میکنم و آن را تماشا میکنم. مثلاً بعد از اینکه فیلم‌های «فهرست شیندلر» ، «پالپ فیکشن» ، «بلید رانر 2049» ، «دوازدهمین شکست» و «سانست بلوار» را دیدم فیلم افتضاح «جک و جیل» را تماشا کردم. حالا احساس میکنم درک بهتری نسبت به مسئله خوب یا بد بودن محتوا و سینما دارم. شما هم این روش را امتحان کنید و هرازگاهی فیلم بد تماشا کنید! ضرر نمی‌کنید. برعکس مزایایی هم خواهدداشت.


چند فیلم بد در تاریخ سینمای جهان