قطعاً شما هم اگر طرفدار فیلم و سریالهای کمیکبوکی (چه مارول و چه دیسی) باشید به این فکر کردید که چرا جوکر با اینکه یک ابرشرور بالفطره است اما تا این حد محبوبیت دارد و همه دوستش دارند؟ شاید میتوان به جرئت گفت که جوکر، محبوبترین ابرشرور تاریخ کمیکبوک های مختلف است و کسی نمیتواند منکر این قضیه باشد. در این مقاله قصد داریم نگاهی تحلیلی به این موضوع داشته باشیم که چرا جوکر کاراکتری محبوب بین سینمادوستان است.
از ابتدا محبوب بود؟
سوای کمیکبوک ها، به سینما بپردازیم؛ اولین جوکر تاریخ سینما و تلویزیون برمیگردد به سال 1966 که در مجموعه تلویزیونی بتمن حضور یافت. همچنین در همان سال سزار رومرو که بازیگر نقش جوکر بود در اسپینآف سینمایی بتمن هم حضور یافت. اما آنچه از نقدهای گذشته میتوان پذیرفت این است که شخصیت جوکر در ابتدا به این حد امروزی محبوب نبوده است. شاید در کمیکبوک ها شخصیتی جذاب بود و کسانیکه به خواندن کمیکبوک روی میآوردند از شخصیت جوکر استقبال میکردند اما ساخت شخصیتی رئال در قالب تصویر خیلی برای مردم جذاب نبود.
حضور دوم جوکر در تصویر اما فرق میکرد. تیم برتون در 1989 فیلم بتمن را ساخت (The Batman) که نقش بتمن را مایکل کیتون ایفا کرد و این فیلم تبدیل به اولین فیلم باکیفیتی شد که درباره کاراکتر بتمن ساخته میشد. اما جک نیکلسون جوکر را در آن فیلم بازی کرد، باید واقعبین باشیم، با اینکه جک نیکلسون بازیگری درجهیک است و رکورددار بیشترین نامزدی تاریخ اسکار به نام اوست اما در بتمن، بازیگری مایکل کیتون بهتر و جذابتر بود. اما جوکر داشت محبوبیت خود را پیدا میکرد، نیکلسون انگار شخصیت جوکر را از دنیای کمیک به تصویر آورد و او را زنده کرد. تیم برتون موفق شد شخصیتپردازی قدرتمندی داشته باشد و حالا دیگر جوکر تقریباً اولین ابرشرور محبوب دنیا بود.
جوکرهای انیمیشن ها و ویدئوگیم ها باشد برای بعد چون این نظریه که تحلیل فیلم سینمایی با انیمیشن و البته ویدئوگیم بسیار متفاوت است و نمیتوان در یک دایره تحلیلی آنها را جای داد.
نوبت به کولاک هیث لجر رسید!
سال 2008 رسید و برای دیسی یک انقلاب شکل گرفت. کریستوفر نولان فیلم باکیفیت خودش را به قسمت دوم رساند، آن را شوالیه تاریکی نامگذاری کرد و آن را تبدیل به اثری شاهکار کرد. هنوز پس از گذشت سالهای سال این فیلم سومین فیلم برتر تاریخ در IMDb است.
هیث لجر شگفتانگیز بود، آنقدر جوکر را خوب بازی کرد که تصورات مردم از جوکر تغییر کرد. جوکر شخصیتی خبیثتر از قبل بود اما جذابیت او صدچندان بود. همه میخواستند به نوعی با جوکر همذاتپنداری کنند و سرنوشت خوشی برای او متصور شوند. (چیزی که ممکن نبود!) نولان از جوکر، چیزی ساخت که او هنوز هم جزو برترین شخصیتپردازی های تاریخ باشد. هیث لجر اما تاثیر بیشتری داشت. در اینکه شخصیتپردازی به دست نویسنده و کارگردان پیش میرود شکی نیست (و البته نولان، به بهترین شکل ممکن شخصیتهای فیلم را ساخت.) اما بازیگر باید تاثیر ویژهای بگذارد تا شخصیت ماندگاری خلق شود.
هیث لجر موفق بود و شخصیتی ماندگار خلق کرد. آنقدر بازی او در این فیلم حسابشده و حیرتانگیز است که حتی گمان میکنی او واقعاً جوکر است و در زندگی واقعی هیث لجر را بازی میکند. این نکته را همه میدانید که هیث لجر اولین برنده اسکاری بود که پس از مرگش جایزه را دریافت کرد. همچنین اولین جایزه رسمی را برای جوکر به ارمغان آورد. یک کلام؛ جوکر هیث لجر یک شاهکار تمامعیار است، حتی اگر کسی فیلمهای ابرقهرمانانه و کمیکبوکی را دوست نداشته باشد قبول دارد که هیث لجر برای این نقش از جان مایه گذاشت و شخصیتی فراموشنشدنی خلق کرد.
جوکر در جوخه انتحاری ؛
جرد لتو در 2016 با بازی در نقش جوکر در فیلم Suicide Squad به کارگردانی دیوید آیر جوکر را دوباره به پرده سینما برگرداند. حقیقت را بپذیریم که قسمت اول این فیلم، خوب نبود، اما یکی از معدود نکات جذابش، شخصیت جوکر بود. مطمئناً به هیث لجر نمیرسید اما قابلقبول بود و نباید به آن ایراد گرفت، اگر هم ایرادی هست باید به خود فیلم گرفت. جرد لتو در 2021 هم با لیگ عدالت زک اسنایدر در همین نقش بازگشت، بازهم قابلقبول بود اما کارش هم سختتر بود، چراکه دو سال قبل از این فیلم بازیگر دیگری برای نقش جوکر جوایز را درو کرد. واکین فینیکس که جوکر را حتی محبوبتر کرد.
واکین فینیکس؛ متفاوت و تحسینبرانگیز
در 2019 واکین فینیکس فیلم جوکر را به کارگردانی تاد فیلیپس بازی کرد. هرچقدر از هیث لجر فقید تعریف کردیم باید از بازیگری واکین فینیکس هم تعریف کنیم. با اینکه خود فینیکس و تعداد پرشماری از منتقدین و بینندگان (مثل خود ما!) معتقدند هیث لجر بهتر بود اما دور از انصاف است که لقب شاهکار را به واکین فینیکس هم نسبت ندهیم. به اندازه کافی تعصبات بیجا بر سر شخصیتها، بازیگران، فیلمها و داستانهای مختلف داشتهایم. بیایید اینبار هر دو را تحسین کنیم و قبول کنیم هم واکین فینیکس و هم هیث لجر، جوکر را به بهترین شکل ممکن زندگی کردند، طوریکه هیچکس دیگر نمیتوانست.
شخصیت جوکر واکین فینیکس خیلی متفاوتتر از هیث لجر بود. او ماجراهای قبل از جوکرشدن را روایت میکند و سختیها و چالشهای فراوانی که بر سر راه او سبز شده بودند را نمایش میدهد. از مشکلات خانوادگی تا آسیبهای روحی، روانی از سمت جامعه که روی سر آرتور آوار شدهاند. در این فیلم، جوکر را بیشتر شناختیم و فهمیدیم او کیست!؟
انگار برای جوکر چنین فیلمی نیاز بود، چنین داستان و چنین شخصیتپردازی، کاراکتر مهمتری را وارد سینما کرد. قطعاً کسیکه با جدیت کمیکبوک ها را دنبال کرده باشد از شروع تا آغاز جوکر را میداند اما برای کسانیکه بیشتر به سینما میپردازند (که میلیونها نفر این ویژگی را دارند!) قطعاً منتظر چنین فیلمی بودند تا بدانند اصلاً جوکر چرا خشمگین است؟ چرا عقده دارد؟ چرا روحش آزرده است؟ همه اینها در این فیلم بیان میشود. ما ابتدا آرتور را میشناسیم، او میخواهد استندآپ کمدین شود اما تحقیرها، توهینها و البته بیماری خاصش مانع راه اوست.
او پریشان و آشفته است، بیش از هر انسان دیگری! و این آشفتگی روحی تا حدی میرسد که او از یک انسان معمولی گوشهگیر تبدیل به یک جنایتکار خشمگین و بیپروا میشود. درواقع تمام فشارهای وارده به او کمکم با محرکهای مختلف، فوران میکند و تبدیل میشود به جوکر! ابرشرور بیرحمی که انصافاً دوستداشتنی است!
اما سوای نقد فیلمها؛ چرا جوکر محبوب است؟
همانطورکه گفتیم آرتور فلک پر است از خشم! مدام تحقیر میشود، اعتمادبهنفس بهشدت پایینی دارد. پدر دارد (که بعداً متوجه میشود!) اما از وجودش بهرهای نمیبرد. با مادر بیمارش زندگی میکند، بسیار فقیر است، موقعیت اجتماعیاش زیر صفر است، خودش بیماری خاصی دارد. هرکدام از اینها به اوج برسند میتوانند دلیل بزرگی برای تغییر خلق و خوی یک شخص باشند. حالا تمام این فشارها یکجا به آرتور تحمیل شده و زندگی او را تحتالشعاع قرار میدهد. آن هم به حدی که دیگر قابل جلوگیری نیست. محرک اصلی هم (طبق یکی از نسخههای کمیک و البته جوکر 2019 تاد فیلیپس) زمانیست که یک مجری معروف در برنامهای پرطرفدار استندآپ آرتور را پخش میکند و مدام او را مسخره میکند. اینجا زمانیست که دیگر تحمل آرتور تمام میشود و او راه دیگری را پیش میگیرد.
همه موافق این جمله هستیم؛ همه مردم دنیا در طول تاریخ فشارهایی را در زندگی متحمل شدهاند، برخی بیشتر و برخی کمتر اما هیچکس بدون دغدغه و فشارهای ذهنی زندگی نکرده است. همه ما حداقل یکی از این اتفاقات را تجربه کردیم، برخی از ما اعتمادبهنفس بالایی نداریم، برخی در فراق از دست دادن پدر یا مادر، بسیاری غرق در فقر، برخی مدام تحقیر میشوند و هزاران دلمشغولی ناخوشایند دیگر که زندگی را سخت میکند.
حالا با عنوان این جمله چه باید گفت؟ اینکه آرتور را همه به خوبی میشناسیم، مدتی آن را زندگی کردهایم و تجربیات او را قبلاٌ دیدیم. چه دلیلی بزرگتر از این برای همذاتپنداری با جوکر وجود دارد؟ مشخص است که اینگونه شخصیتها باورپذیر میشوند. حالا شخصیتی مانند جوکر که بسیاری از نویسندگان و فیلمسازان در طول تاریخ سعی در بهبود او داشتهاند.
در یک کلام؛ جوکر از جامعه و غرق در تلخیهای زمانه است. مانند بسیاری از مردم نمیتواند سربلند از مشکلات فراوانش بیرون بیاید و میداند که توانایی حل مشکلات را ندارد. این خشمش را عیان میکند و بهعنوان یک قاتل زنجیرهای ظالم زندگی میکند. واقعاً جالب است؛ او قاتلی بالفطره و یک ظالم نترس است، اما همه او را دوست دارند.خلاصه که شخصیت جوکر، یک شخصیت فکرشده و اساسی است که سالهای سال امکان این را دارد تا در داستانهای خوبی حضور داشته باشد و مردم از تماشای او لذت ببرند. بعد از همه این حرفها بار دیگر باید از هیث لجر فقید تشکر کنیم که علم بازیگری را به سطح ماورایی ویژهای رساند و تا هزار سال دیگر سبک بازی شگفتانگیزش در ذهن همه باقی خواهدماند. هیث لجر، بدونشک نامش در لیست برترین نقشآفرینی های تاریخ دنیا ثبت شده است.
مقالات زیر را هم بخوانید و نظرات خود را درباره هرکدام با ما بیان کنید:
چه میشد اگر فیلمها اینگونه بودند!؟
این فیلمها به معنای واقعی افتضاحند!
معرفی برترین فیلمهای واکین فینیکس!
در دنیای خیالی خود این فیلمها را بسازید!