قطعاً سلیقهها متفاوت است. بالاخص در زمینه فیلم و سریال که سلیقه هرکسی با توجه به دیدگاه خود، برداشت خود، ژانر و بازیگر و فیلمساز موردعلاقه و چندین فاکتور دیگر با فرد دیگری فرق میکند. همانطورکه در مقالات و رسانههای مختلف نیز خواندهاید متوجه این تفاوت شدهاید. مثلاً فیلم پدرخوانده (قسمت اول) در آیامدیبی بر رتبه دوم نشسته اما در لترباکسد رتبه هشتم را داراست. یا شوالیه تاریکی که رتبه چهارم آیامدیبی را از آن خود کرده اما در لیست دهتای ابتدایی لترباکسد هم نیست. به همین ترتیب سریالها نیز متفاوت هستند و هرکس دیدگاه شخصی خود را دارد. ما در دیباسین در این بخش قصد داریم برترین سریال های تاریخ را با نگاه شخصی خود انتخاب کنیم و خدمت شما ارائه کنیم. لیست اولین تا دهمین سریال برتر تاریخ دنیا که تاکید میکنیم صرفاً یک دیدگاه شخصی است به انتخاب منتقدین دیباسین را مشاهده میکنید:
نکته: تمامی سریالها در این مقاله مدنظر ماست اما باتوجه به تفاوت آشکار ژانر مستند با دیگر سبکهای سینمایی ترجیح دادیم مجموعههای تلویزیونی که در دستهبندی مستندها قرار میگیرند را از این لیست حذف کنیم و دیگر آثار را بررسی کنیم! قطعاً در برنامهریزی ما بررسی مستندهای سریالی نیز خواهدبود. – همچنین این لیست اولین تا دهمین سریال برتر تاریخ (به انتخاب دیباسین) را معرفی خواهیمکرد و در آینده سعی خواهیمکرد تا رتبهبندیهای بعدی را نیز مرور و معرفی کنیم.
دهم) ریک و مورتی
نام اصلی: Rick and Morty
تاریخ انتشار: 2013 تاکنون
سازندگان: جاستین رویلند ، دان هارمون
صداپیشگان: جاستین رویلند ، کریس پارنل ، اسپنسر گرمل ، سارا چالک
خلاصه داستان: ریک سانچر دانشمندی نابغه اما الکلی که در خانه دخترش زندگی میکند. او به همراه نوه خود مورتی و حتی گاهی با دیگر دوستان و اعضای خانوادهاش به ماجراجوییهای علمی میرود و به سراغ کشف حقایق تازه از علم میرود. حالا این ماجراجویی علمی که با کشمکشهای خانوادگی ترکیب شده باعث سردرگمی مورتی شده است و او در مدرسه موقعیت همیشگی خود را ندارد.
ریک و مورتی فقط مخصوص بزرگسالان است. شوخیهای ممیزی پرشمار، رفتارهای دیوانهوار ریک و همه قطعات پازل آن باعث ساخت یک سیتکام بزرگسالان شده است که حتی یک ثانیهاش هم به درد کودک نمیخورد. بزرگترین نقطه قوت سریال قطعاً داستان بیش از حد خلاقانهاش است. ابعاد شگفتانگیز علم و دانش در این سریال به بهترین شکل ممکن روایت شده است. گرههایی که در یک اپیزود ایجاد میشود شاید همانجا ختم به خیر شده اما برخی اوقات بعد از چند مدت این گره به مسئله دیگری مرتبط میشود. خلاقیت در قصهگویی، روایت، شخصیتپردازی و دیالوگ آنقدر زیاد و حرفهای است که فکر میکنید هزار نفر نشستهاند و صد سال برای چنین ترکیب عجیب و جذابی فکر کردهاند. با دیدن این سریال به سفری علمی میروید و آنقدر بیوقفه و بدون محدودیت پیش میروید که انگشت به دهان میمانید. ریک و مورتی قطعاً از برترین سریال های تاریخ است.
امتیاز IMDb به سریال: 9.1
امتیاز دیباسین: 9
نهم) فارگو
نام اصلی: Fargo
تاریخ انتشار: 2014 تاکنون
سازنده: نوآ هاولی
بازیگران: بیلی باب تورنتون ، پاتریک ویلسون ، کیرستن دانست ، یوان مککرگور ، الیسن تولمن ، کریس راک
خلاصه داستان: هر فصل مربوط به یک پرونده پلیسی متفاوت است. فصل اول داستان روایت افسر پلیسی به نام گاس گریملی است که در جریان حل پرونده قتل قرار گرفته و به مالوو و نیگارد که مردم شهر بمیجی را آزار میدهند مشکوک است. فصل دوم به عقبتر و سال 1979 رفته و روایتگر داستان افسر پلیس لو سالورسون میباشد. این افسر که به تازگی از جنگ ویتنام بازگشته به تحقیق درباره یک جنایت محلی میپردازد و بعد از آن نیز مامور حفاظت از نامزد رئیسجمهوری، رونالد ریگان در شهر فارگو میشود.
رسیدیم به فارگو که هر فصل داستان جدایی دارد و هرکدام روایت پلیسی و ماجراجویانه متفاوتی نسبت به فصل قبلیاش دارد. ترکیب هوشمندانه خشونت و تعلیق که گاه به سمت کمدی نیز میرود از پررنگترین ویژگیهای جذاب فارگو میباشد. این سریال نه آنقدر تم خشونتآمیزی که بخواهد فضا را تیره کند دارد و نه تاحدی به سمت لحظاتی کمدی میرود که مسائل جنایی کماهمیت جلوه کند. درواقع لحظات کمدی فقط برای این است که مخاطب خسته نشده و بتواند با حال بهتری داستان سریال را دنبال کند. و به این مسئله بسیار هنرمندانه و خلاقانه پرداخته شده است. و این دقت و خلاقیت در مرحله اول هنرنمایی نویسنده را نشان میدهد. فیلمنامه جاندار و قدرتمند این سریال اصلیترین دلیل کیفیت بالای آن است. فیلمنامه طوری نوشته شده که روایتهای چندلایه و پیچیدهاش شما را کنجاو کند و با افکار شما بازی کند و ذهن شما را مدام به چالش بکشد.
از پیچشهای داستانی جذاب، بازیگری تحسینبرانگیز و موسیقی جذاب که بگذریم، فارگو ویژگی درخشان دیگری دارد که بسیار قابل توجه است. فیلمبرداری! بله درست خواندید. فیلمبرداری این مجموعه خیرهکننده و حیرتآور است. کاملاً هممسیر داستان است و تا حد زیادی مخاطب را وادار به چشمدوختن میکند. قطعاً از ابتدای امر یعنی دکوپاژ و قاببندی سکانسها که وظیفه انجامش برعهده کارگردان است این نکته ظاهر میشود و سپس وظیفه و هنرنمایی فیلمبردار به چشم میآید. همه این پکیج باعث یک تصویر درخشان میشود و فارگو بعنوان یک سریال خارقالعاده در تاریخ ثبت میشود. همه این فاکتورها دلایل اصلی قرارگیری مجموعه فارگو در نهمین جایگاه لیست برترین سریال های تاریخ (از دیدگاه دیباسین) میباشد.
امتیاز IMDb به سریال: 8.9
امتیاز دیباسین: 9.2
هشتم) جوخه برادران
نام اصلی: Band of Brothers
تاریخ انتشار: 2001 (تمامشده در یک فصل)
سازندگان: اریک جندرسن ، استیون اسپیلبرگ ، تام هنکس
بازیگران: دیمین لونیس ، ران لیوینگستون ، دیوید شوییمر ، دانی والبرگ ، اسکات گریمز ، ریک گومز
خلاصه داستان: یک گروه چترباز آمریکایی به دستور مافوق خود مجبورند تا آموزشات سخت و طاقت فرسایی در یک کمپ آموزشی را بگذرانند تا با آمادگی کامل به خط مقدم و جنگ جهانی دوم عازم شوند.
طرفدار سریالهای جنگی هستید؟ مینیسریالهای هیجانانگیز و پرتنش را دوست دارید؟ جوخه برادران بهترین پیشنهاد است. این سریال پرهیجان شما را تا مغز استخوان جنگ و خط مقدم پیش میبرد تا به خوبی بتوانید این معضل جهانی و تلخ را لمس کنید. اما این سریال با وجود اینکه از سختیها و تلخیهای جنگ میگوید اما هرگز روایتی اغراقآمیز ندارد که بخواهد شعار بدهد. برعکس، دقیقاً شما را با واقعیت جنگ روبهرو میکند و میخواهد بعد از آن خودتان به چنین مسئلهای فکر کنید. در حقیقت، این سریال شامل یک داستان فلسفی، جنگی است که حقیقت تراژیک جنگ را به تصویر میکشد. حتی یک لحظه هم شما را به ماجرایی جز این نمیفرستد و تمام لحظات شما را با این گروه همراه میکند. کار به جایی میرسد که شما حتی حاضرید مغز متفکر باشید و راهکار ارائه کنید، پابهپای سربازان تلاش کنید و آمادگی خود را اعلام کنید.
شما با شخصیتها همذاتپنداری میکنید. چرا؟ چون با توجه به رفتار آنها و شنیدن سخنان کاراکترها، شما خودتان را در آینه تصور میکنید. سربازان گاه تصمیماتی اشتباه میگیرند، بعضی مواقع احساساتی میشوند و در برخی لحظات نیز میترسند. درست مثل آدمهای معمولی! با استناد به همین نکته میتوان فهمید که رابطه بین شخصیتها و فیلمنامه و داستان به شکل بینقص و مستحکمی برقرار است. حالا بماند که لحظاتی نیز غافلگیر میشویم. (و اتفاقاً همین انتظار را هم باید داشته باشیم تا ریتم هیجانانگیز آن یک لحظه هم افت نکند!) خلاصه که جوخه برادران باید در لیست برترین سریال های تاریخ (از دید همه منتقدین) حضور داشته باشد چون یک شاهکار فلسفی با درونمایه جنگ و تم تراژیک آن است. با دیدن این سریال، مشکلات جنگ را به خوبی لمس میکنید، بهتر از هر فیلم و سریال دیگری!
امتیاز IMDb به سریال: 9.4
امتیاز دیباسین: 9.3
هفتم) بازی تاج و تخت ؛ از برترین سریال های تاریخ
نام اصلی: Game of Thrones
تاریخ انتشار: 2011 تا 2019
سازندگان: دیوید بنیاف، دی. بی. وایس
بازیگران: شان بین، مارک ادی، امیلیا کلارک، کیت هرینگتون، میشل فرلی، پیتر دینکلیج
خلاصه داستان: داستان سریال بازی تاج و تخت به جنگ بین خانوادههای سلطنتی مرتبط میشود. این چند خانواده با هم برای به دست آوردن تاج و تخت پادشاهی هفت اقلیم مدام با هم کشکمش دارند. درحالیکه مابین این قضایا بطور ناگهانی زمستانی سخت و طولانی از راه میرسد و موجوداتی افسانهای نیز به این مردم یورش میآورند.
همه شما به دلایل برتر بودن مجموعه «گیم آو ترونز» آگاه هستید. این مجموعه برای مدتی طولانی آنقدر پرطرفدار و تحسینبرانگیز ظاهر شد که اچبیاو بخواهد تا سالهای سال مغرور باشد و برای انتخاب چنین داستانی به خود ببالد. بازی تاج و تخت از نظر منتقدین دیباسین صاحب جایگاه هفتم در فهرست برترین سریال های تاریخ است. خوشا به حال آن دسته از افرادی که هم بطور کامل کتاب این داستان را مطالعه کردهاند و هم سریال را تماشا کردهاند. خط داستانی سریال همهاش معنا و مفهوم است. از جنگ و جدل برای تخت پادشاهی تا بحث لیاقت و عدالت! تکتک لحظات این سریال نمادین است و معنای مهمی را در خود گنجانده است. حتی به دیالوگ، قاببندی، موسیقی و نکات ریز دیگری هم میتوان اشاره کرد که حاوی یک پیام و دغدغه هستند و در قامت یک روایت تخیلی و تاریخی بیننده را خیره به تصویر میکند.
مشخصههای قابل توجه سریال بازی تاج و تخت زیاد است اما شاید یکی از اصلیترینِ آنها این باشد که داستان بر علیه همه کلیشهها و شعارهای همیشگی این ژانر قدم برداشته و با رعایت اصول حماسی، نام یک داستان فانتزی و پرهیجان را در تاریخ سینمای دنیا ثبت کرده است. مواجهه با گذشته مبهم و گنگ شخصیتها در همان قسمتهای اول بیننده را مجبور به پیشگویی و حدس و گمان میکند. چراکه میخواهد مخاطب خود را شخصیت دیگری در سریال تصور کند و از همه چیز آگاه باشد. رفتهرفته ابعاد مختلف شخصیتها برای ما آشکار میشود و این یعنی یک شخصیتپردازی و قصهگویی بیعیبونقص که بیش از حد لایق تعریف و تمجید است. علاوه بر همه اینها ترکیب ژانر نیز به شکل زیرکانهای جذاب است. هم تاریخی، اکشن است. هم سفر عاشقانه شخصیتها نمایش داده میشود و درعینحال روایتی فانتزی، تخیلی نیز در دل سریال گنجانده شده است.
گیم آو ترونز که بین طرفداران به «گات» هم معروف است یک پکیج کامل از روایتهای حماسی گوناگون است که ریتم درستدرمانی دارد و به بهترین شکل ممکن شخصیتها را تبدیل به محرک اصلی داستان میکند. شاید تنها نقصی که باید برای این مجموعه در نظر گرفت پایانبندی آن باشد. اگر پایانبندی بهتر بود و با همان فرمول همیشگی سریال پیش میرفت، شاید بازی تاج و تخت برای کسب رتبه اول در تاریخ شانس بسیار بالایی داشت. همین پایانبندی نسبتاً ضعیف سیل نقدهای منفی را به سمت سازندگان این مجموعه روانه کرد.
امتیاز IMDb به سریال: 9.2
امتیاز دیباسین: 9.5
ششم) سوپرانوز
نام اصلی: The Sopranos
تاریخ انتشار: 1999 تا 2007
سازندگان: دیوید چیس ، برد گری ، رابین گرین
بازیگران: جیمز گاندولفینی ، لورین براکو ، ادی فالکو ، برت یانگ ، تونی سیریکو ، مایکل امپریولی
خلاصه داستان: تونی سوپرانو رئیس مافیای شهر نیوجرسی و نیویورک است. او که در خانوادهای ایتالیایی-آمریکایی زندگی میکند به اصولی اخلاقی معتقد است و به قواعد دینی نیز به خوبی آگاه است. اما خلاف را یک عمل زیبا و شایسته میداند و همیشه بعنوان یک جنایتکار روانپریش و بیمار شناخته میشود.
نمیخواهیم ویژگی مثبت تکراری بگوییم اما چه کنیم که نمیتوانیم! شخصیتپردازی در این سریال هم کارشده و حرفهای است. این سریال داستانمحور نیست و خط داستانی خیلی ثابتی ندارد. بیشتر بر پایه شخصیت بنا شده و فعالیتهای روزمره شخصیت اصلی (تونی سوپرانو) بعنوان یک خلافکار خط روایی اصلی آن است. در نتیجه از هیجانات کاذب، غافلگیری و ماجراهای شوکهکننده و یا اتفاقات مرموز و کشدار خبری نیست. اما یک شاهکار است. یک شاهکار بیتکرار که سوپرانوز نام گرفته است. این مجموعه یک پدیده فرهنگی است، یک درام غنی از محتوا که انصافاً به بینقصترین شکل ممکن روایت میشود و معجون عجیبی را به خورد مخاطب میدهد. یک معجون تلخ و شیرین و پر از روایت دوگانه است و مفاهیم مخالف اما درعینحال همسویی را به زیر پوست بیننده تزریق میکند. اینکه یک خانواده به اصول دینی پایبند است اما خلاف میکند یک حالت دارد. خلاف برای آنها امری مقدس است.
این میشود اولین جرعه از یک معجون ویژه با دو طعم مختلف که اتفاقاً جذابیت خاصی دارد. دیوید چیس با خلق دنیایی مرموز و پیچیده اما ملموس و دور از مبالغه قهرمانانی را معرفی میکند که مثل همه زندگی میکنند و فقط عقاید متفاوتی دارند. نه مانند خیلی داستانها ضدقهرمان بیش از حد دوستداشتنی و جذابی را معرفی میکند و نه قهرمانی که همیشه در خدمت خانواده است. یک استاندارد متوسط و خوب رعایت میشود تا این روایت مافیایی توی ذوق مخاطب نزند. جذابیت خاص دیگر آن تناقض پرشمار و بامعنا در لحظات آن است. عشق و ابتذال، احساس (شعر) و خشونت و دیگر مضامینی که شانهبهشانه حرکت میکنند و با ریتمی مناسب جلو میروند.
امتیاز IMDb به سریال: 9.2
امتیاز دیباسین: 9.6
پنجم) بریکینگ بد ؛ از برترین سریال های تاریخ
نام اصلی: Breaking Bad
تاریخ انتشار: 2008 تا 2013
سازندگان: وینس گیلیگان ، استوارت ای. لاینز ، سم کاتلین
بازیگران: برایان کرانستون ، آنا گان ، آرون پال ، دین نوریس ، بتسی براندت ، باب ادنکیرک
خلاصه داستان: والتر وایت دانشمند شیمی زحمتکش و البته بیحاشیهای است که در دبیرستان تدریس میکند. او در ابتدا متوجه میشود که به سرطان ریه مبتلا شده و حالا تصمیم میگیرد قبل از مرگش رفاه مالی خوبی برای خانوادهاش فراهم کند. او به همراه شاگرد مردودی خود جسی پینکمن شروع به تولید و توزیع متآفتامین (مخدر شیشه) میکند اما رفتهرفته به این کار عادت کرده و تبدیل به یک رئیس بزرگ و سردرمدار مافیای مواد مخدر در جنوب آمریکا میشود.
برای ما بریکینگ بد صاحب پنجمین جایگاه در لیست برترین سریال های تاریخ است. ایده قدرتمند آن از همان ابتدا تبدیل به فیلمنامهای درجهیک میشود. فیلمنامه تبدیل به سریالی فوقالعاده میشود و درنهایت بریکینگ بد روانه بازار میشود. سریال از همان قسمت اول به مخاطب نوید یک داستان اعجابآور میدهد و موفق هم میشود. مخاطب با تماشای این سریال سوار بر یک ترن هوایی هممسیر با والتر وایت شده و در یکایک لحظات خود را قاضی تصمیمات او میبیند. گاه حمایتش میکند و گاهی از رفتارهای دیوانهوارش حرص میخورد. گاه از نبوغ بیحدواندازه او شگفتزده میشود و برخی لحظات نیز اهداف شوم او را سرکوب میکند. و بازهم همان مسئله تکراری در معیار یک سریال خوب: شخصیتپردازی که همیشه از اصلیترین ویژگیها برای بررسی یک فیلم یا سریال است. بریکینگ بد هم از این قاعده مستثنا نیست و توانسته با شخصیتپردازی حرفهای خود به چنین مجموعه تحسینبرانگیزی تبدیل شود.
شما بعنوان یک بیننده با اعماق وجود خود، با گوشت و پوست خود معنی سکانسها را حس میکنید. از دیالوگهای ناب بگیر تا لحظاتی طلایی که نشاندهنده تصمیمی عجیب و غریب از سمت کاراکترهاست. یا شاید بهتر است از فضاسازیهای سریال تعریف کنیم. حتی یک مگس هم میتواند خالق یک داستان و صاحب یک شخصیت نمادین باشد و این یعنی اوج هنرنمایی یک نویسنده! شاید همان قسمت مگس که حاوی داستانی افسارگسیخته و پر رمز و راز است برای قضاوت خلاقیت نویسنده و کارگردان و حتی بازیگران بریکینگ بد کافی باشد. یا شاید هم اپیزود اوزماندیاس (فصل پنجم ، قسمت چهاردهم) آن اپیزود موردنظر باشد. یا دهها قسمت حیرتانگیز دیگر که داستان منحصربهفرد و خیرهکنندهای را ارائه میکند.
بله، بریکینگ بد برای ما پنجم است اما باید قبول کنیم که همیشه به این سریال و میراث جاودانهاش تعظیم خواهیمکرد و احترام خواهیمگذاشت. برای لذتی که از دیدن صحنههای زهردار و شوکهکننده بردیم و یا برای سفری طولانی که کنار شخصیتهای عمیق سریال تجربه کردیم. برای همهچیز ممنون تیم سازندگان این مجموعه هستیم و تا ابد از آن بعنوان یک خاطره ماندگار یاد میکنیم. به احتمال زیاد شما هم اگر سریال را تماشا کرده باشید همین حس را دارید!
امتیاز IMDb به سریال: 9.5
امتیاز دیباسین: 9.7
چهارم) شنود ؛ از برترین سریال های تاریخ
نام اصلی: The Wire
تاریخ انتشار: 2002 تا 2008
سازنده: دیوید سیمون
بازیگران: دومینیک وست ، جان دومن ، ادریس البا ، فرانکی فیزن ، وود هریس ، سونیا سن
خلاصه داستان: هر فصل از مجموعه شنود جنبههای متخلف شهر بالتیمور و وقایع گوناگون این شهر را به نمایش میگذارد. وقایع مهمی مثل قاچاق مواد مخدر و رفتار قانون درباره این فساد، سیستم مدارس ، فعالیت رسانهها و نشریات مختلف در این سریال روایت میشود.
شاید برای بسیاری از منتقدین «شنود» برترین سریال تاریخ باشد. اما برای ما چهارمین جایگاه برترین سریال های تاریخ متعلق به وایر است. ولی باید ادعا کنیم که این مجموعه تلویزیونی یک شاهکار کمنظیر است. با وجود محدودبودن داستان در یک شهر، با ارائه مفاهیم و داستانی نمادین فراتر از زمان و مکان میرود و مخاطب را وادار به تحلیل شخصیت انسانها مرتبط با هر دوره زمانی میکند. داستان آنقدر روایت میخکوبکنندهای دارد که اصلاً به این توجهی نداریم که کدام شخصیت منفی است و کدامیک قهرمان این داستان محسوب میشود. فقط متوجه داستان هستیم و خواهناخواه ذهنمان روی عقاید و ساختارهای اجتماعی متمرکز میشود. علاوه بر اینها نمایش واقعگرایانه و بدون هیچگونه مبالغه و کلیشهای از سیستم مدارس و آموزش این شهر، به عمق این نواقص رفته و انتقادی تند از اینگونه آموزش میکند و در محتوا به این میپردازد که همهچیز میتواند از آموزش غلط شروع شود.
درواقع تم بیپروای انتقادی این سریال که به مسائلی جنایی وصل شده اصلیترین نکته جذاب این مجموعه است. شما آگاه به اتفاقات هستید اما گاهی شوکه میشوید، گاهی از شخصیت متنفر میشوید و شاید لحظاتی هم رفتارش را قبول میکنید. با شخصیتهای پیچیده و پر رمز و رازش ارتباط قدرتمندی برقرار میکنید اما خودتان گاهی به دیدگاه خود شک میکنید و از جنبههای دیگری مطلع میشوید. به مفاهیم سریال دقت میکنید، غرق دیالوگهای اصیل و پرمعنای آن میشوید و مدام در صحنهها کندوکاو میکنید. تمام اینها را که جمع کنید متوجه میشوید که وایر یک سریال شگفتانگیز و فوقالعاده است. شاید حتی برای شما رتبه چهارم این سریال هم کملطفی باشد.
امتیاز IMDb به سریال: 9.3
امتیاز دیباسین: 9.7
سوم) آواتار: آخرین بادافزار
نام اصلی: Avatar The Last Airbender
تاریخ انتشار: 2005 تا 2008
سازندگان: مایکل دانته دیمارتینو ، برایان کونیتزکو ، نیک مالیس ، یان ویلکاکس
صداپیشگان: زک تایلر آیرون ، می ویتمن ، دانته باسکو ، دی بردلی بیکر ، جنی کوان ، ماکو ایواماتسو
خلاصه داستان: سالهای طولانی چهار قوم یعنی قبیله آب، خاک، آتش و باد در صلح و آرامش کنار هم زندگی میکردند تا اینکه کشور آتش یک جنگ بزرگ را آغاز میکند. دقیقاً در همین مدت که دنیا به آواتار نیاز دارد، آنگ 12 ساله ناپدید شده و صد سال در یک کوه یخ حبس میشود. پس از صد سال یک خواهر و برادر از قبیله آب جنوبی به نام کاتارا و ساکا کوه یخ را پیدا میکنند و آنگ را نجات میدهند. اما آنها نمیدانند که آنگ همان آواتار ناپدیدشده است و وقتی متوجه این موضوع میشوند با او به یک ماجراجویی طولانی میروند. آنگ فقط به عنصر باد مسلط است و باید بر سه عنصر دیگر هم تسلط کافی پیدا کند تا با غلبه بر پادشاه آتش تعادل را به دنیا بازگرداند.
شاید برایتان عجیب باشد که یک انیمیشن سومین جایگاه را در لیست برترین سریال های تاریخ تصاحب کرده است اما باید بگوییم که تعجب نکنید! چون آواتار: آخرین بادافزار یک شاهکار بیمثال و کامل است. قبلاً در مقالهای مفصل درباره این سریال صحبت کردهایم. (میتوانید با کلیک روی این متن مقاله نقد و بررسی آواتار: آخرین بادافزار را مطالعه کنید!) از عناصر نمادین سریال که کم نیست گفتیم تا شخصیتپردازی و پرداختن به گذشته کاراکترها، منطقیبودن داستان و تلفیق هوشمندانه و جذاب از سبکها و لحظات کمدی، هیجانی و احساسی مختلف! حتماً مقاله کامل نقد و تحلیل این انیمیشن سریالی را بخوانید تا متوجه شوید چرا آواتار: آخرین بادافزار برای ما سومین سریال برتر همه ادوار است.
امتیاز IMDb به سریال: 9.3
امتیاز دیباسین: 9.8
دوم) تد لاسو
نام اصلی: Ted Lasso
سازندگان: جیسون سودیکیس ، بیل لارنس ، جو کلی
بازیگران: جیسون سودیکیس ، هانا وادینگهام ، جرمی سوئیفت ، فیل دانستر ، برت گلدشتاین ، برندن هانت
خلاصه داستان: ربکا ولتون مالک یک باشگاه فوتبال انگلیسی به نام ریچموند است. این باشگاه ورزشی قبلاً متعلق به همسر سابق ربکا (روپرت) است که به ربکا خیانت کرده است. حالا ربکا برای انتقام از روپرت یک مربی به نام تد لاسو را استخدام میکند که هیچگونه دانش و مهارتی در فوتبال ندارد. اما تد لاسو بر خلاف انتظارات ظاهر میشود و با تفکر منحصربهفرد تیم خوبی را روانه دیدارها میکند. اما بعضی اوقات همهچیز بر خلاف میل او و عوامل باشگاه پیش میرود و شکستهای زیادی رقم میخورد. تد به مرور زمان دانش کافی از ورزش فوتبال کسب میکند و با دانستههای خودآموزش باعث وقوع انقلابی عظیم در ریچموند میشود و تاحدی پیش میرود که مدعی کسب جام قهرمانی میشود.
تد لاسوی فوقالعاده را هم قبلاً کامل نقد کردیم. (میتوانید با کلیک روی این متن مقاله نقد و بررسی تد لاسو را مطالعه کنید!) یک کمدی بینقص و روحیهبخش که فاکتورهای درجهیک پرشماری برای استقرار در جایگاه دوم برترین سریال های تاریخ دارد. تد لاسو لایق بهتر از اینهاست و باید به جرئت گفت نمره آن در رسانههای مختلف کملطفی است. از روایت منحصربهفرد انگیزهبخش آن که بگذریم به شخصیتپردازی بیعیبونقصش میرسیم. به کمدی لطیف و معنادارش توجه میکنیم و با همه شخصیتها به شکل ویژهای همذاتپنداری میکنیم. پس باید موافق باشید که تد لاسو یک شاهکار است. حتماً نقد و تحلیل کامل این سریال را بخوانید!
امتیاز IMDb به سریال: 8.8
امتیاز دیباسین: 9.9
اول) دوستان
نام اصلی: Friends
تاریخ انتشار: 1994 تا 2004
سازندگان: دیوید کرین ، مارتا کافمن
بازیگران: متیو پری ، کورتنی کاکس ، لیسا کودرو ، مت لهبلانک ، دیوید شوییمر ، جنیفر آنیستون
خلاصه داستان: دوستان، داستان زندگی شش رفیق صمیمی به نام مانیکا گلر، راس گلر، چندلر بینگ، جویی تریبیانی، فیبی بوفی و ریچل گرین است که تصمیم گرفتهاند بصورت مستقل و دور از خانواده خود زندگی کنند. این شش دوست همیشه باهم در ارتباط هستند و کنار هم زندگی میکنند. دچار چالشهای عاطفی میشوند و در شغل و حرفه خود پستی و بلندی تجربه میکنند.
و رسیدیم به صدر این فهرست! فرندز که برای ما بهترین سریال تاریخ است. از داستانسرایی ساده اما پرمحتوای این مجموعه گرفته تا شخصیتپردازی و کمدیهای خلاقانهاش، همگی بینقص و خارقالعاده هستند. 236 قسمت، کم نیست! آن هم در سبک کمدی که وظیفه اصلیاش خنداندن مخاطب است. فرندز این وظیفه را به خوبی انجام داده و فراتر رفته است. کمدی این سریال نه تنها بسیار خندهدار بود بلکه چندین فاکتور مهم دیگر را هم در خود جا داده بود. اینکه هیچگاه تکراری نمیشود، بله! شوخیها پرشمارند و گاهی چندین بار هم تکرار میشوند اما همیشه بسته به موقعیت و شخصیت رنگ و بوی تازهای دارند. اینکه شخصیتها به بهترین شکل ممکن با سبک کمدی خود ترکیب شده و متصل شدهاند. یعنی حتی اگر فقط یک دیالوگ طنازانه را از روی کاغذ بخوانید متوجه میشوید که این متن متعلق به چندلر یا جویی است، یا به شخصیت دیگری مربوط است.
نه فقط شش کاراکتر اصلی، بلکه حتی شخصیتهای فرعی سریال هم به شکل مهم و تاثیرگذاری صاحب سبک و لحن هستند. از پدر و مادر راس و مانیکا بگیر تا خانواده ریچل و یا خواهر دوقلوی فیبی! نکته جالب دیگر هم همینجاست. نکتهای که درس میدهد. اثرگذاری خانواده در زندگی این شخصیتها قابل لمس است. ریچل همیشه تحت سلطه خانوادهاش بوده و غرق در رفاه و پول! اما در یک تصمیم ناگهانی همه چیز را ترک میکند و در لحظه زندگی مستقل و حرکت به سوی رویاها را انتخاب میکند. این میشود درس اول. مانیکا همیشه توسریخور خانوادهاش بوده و راس همیشه سوگلی این پدر و مادر، تفاوتها پیداست و سبک زندگی تغییرپذیر این خواهر و برادر باعث شکلگیری داستانی منحصربهفرد و جذاب میشود. فیبی زندگی سختی را تجربه کرده است. یتیم بوده و کارتنخواب! حالا در زندگی مستقل خود آزادانه و بدون ترس از قضاوت هر کاری میکند.
اگر بخواهیم یکایک شخصیتها را شرح دهیم و به اعماق وجود آنها سفر کنیم قطعاً مقالهای بسیار طولانی خواهیمداشت و هدف این مقاله چنین تحلیلی نیست. اما بعنوان کلام آخر باید گفت که فرندز در لیست برترین سریال های تاریخ (از دیدگاه مجموعه دیباسین) صدرنشین است و تمامی عناصر یک سریال بینقص را دارد. در صدر ویژگیهای مثبت آن هم به چندین مشخصه جذاب میتوان اشاره کرد. شخصیتپردازی، کمدی حرفهای و پرمحتوا، دیالوگهای خلاقانه، داستانسرایی بیعیب و نقص و همیشه در اوج بودن داستان (با وجود اپیزودیک بودن آن) از نکاتی است که به منظور تحسین از مجموعه محشر فرندز باید یادآور شد. اگر هنوز این سریال را تماشا نکردهاید بدانید که ضرر بزرگی میکنید. از ما گفتن! ضمناً شک نکنید که امتیاز زیر 9 این سریال بدلیل رقابت هواداران آفیس با این سریال است مگرنه نمره 8.9 هم برای چنین مجموعه شگفتانگیزی کم است!
شخصاً مدیون این شش رفیق صمیمی هستم. مدیون درسهایی که به من آموختند، به اینکه مرا در جمع دوستانه خود به عنوان رفیق هفتم راه دادند. از ریچل فهمیدم برای موفقیت هرگز دیر نیست. از فیبی ممنونم که از قضاوتشدن نترسید و به من این را آموخت. از چندلر متشکرم که یاد داد با حال بد خود کنار بیایم و زندگی را ادامه دهم. یا جویی که به من نشان داد زندگی سخت نیست و همیشه میتواند لذتبخش باشد. از راس یاد گرفتم که اگر به جایگاه مهمی در زندگیام میرسم گذشتهام و دوستانم را فراموش نکنم و همیشه مسئولیتپذیر باشم. و تشکر آخر از مانیکا که به من آموخت همیشه وفادار باشم و دوستان واقعیام را با هر عقیده و تفکری حمایت کنم. ختم کلام اینکه فرندز برای من یک کلاس درس لذتبخش و دوستداشتنی بود. بیدلیل هم نیست که این جایگاه را به این سریال اختصاص دادیم.
امتیاز IMDb به سریال: 8.9
امتیاز دیباسین: 10
امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید. حتماً نظرات خود را با ما در میان بگذارید و بگویید آیا با این رتبهبندی موافقید یا برای شما لیست برترین سریال های تاریخ تفاوت دارد؟ شما عزیزان سریال دوستان (فرندز) را بعنوان برترین سریال تاریخ قبول دارید یا سریال دیگری را در این جایگاه میپذیرید؟