ریچل گرین شخصیت دوستداشتنی سریال دوستان (فرندز) که جنیفر آنیستون ایفاگر این نقش بود. با ورود ریچل در قسمت اول متوجه شدیم که او از ابتدا در جمع پنجنفره نبوده و حالا با اضافشدن او گروه دوستانه مانیکا و دیگران تکمیل میشود. اما تصور حتی یک لحظه فرندز بدون هرکدام از شخصیتها غیرممکن است و ریچل نیز شخصیتی اصلی و مهم در طول سریال بود. با اینکه این سریال مثل سیتکامهای دیگر بازیگری بعنوان نقش اول نداشت اما طبیعتاً باید یک پاشنه آشیل برای مجموعه انتخاب میشد و ریچل و راس به واسطه رابطه عاشقانه پرتنش خود این پاشنه آشیل بودند. در این مقاله میخواهیم نکاتی را از شخصیت ریچل گرین بررسی کنیم که آموزنده بودند و اگر بینندگان از این سریال تاثیر پذیرفته باشند (که قطعاً همینطور است!) از ریچل چه چیزهایی یاد گرفتهاند؟
– بدون فکر عمل نکنید!
ریچل معمولاً بدون هیچ فکر و برنامهای دست به کارهایی میزد که گهگاه بسیار مهم و تاثیرگذار بود. مثلاً قسمتی که راس فقط یک قدم تا ازدواج با امیلی فاصله دارد ریچل ناگهان تصمیم میگیرد با یک پرواز به لندن برود و عروسی راس را خراب کند. اما وقتی میرسد دوباره پشیمان میشود و چیزی نمیگوید.
– بیدلیل غر نزنید!
ریچل گرین بسیاری از لحظات بیدلیل عصبی میشد و غر میزد. مثلاً وقتی راس برای ابراز علاقه به ریچل بازمیگردد را به خاطر بیاورید. ریچل 18 صفحه نامه پشت و رو مینویسد تا راس آن را بخواند و اگر موافق بود به این رابطه بازگردد. جدا از اینکه چنین نامه بلندبالایی کمی احمقانه به نظر میرسد ریچل سر این موضوع با راس بیش از حد میجنگد. مثلاً مواقعی که راس میگوید: «ما جدا شده بودیم!» ریچل به این موضوع واکنش تندی دارد درحالیکه تاحدی راس دارد حقیقت را میگوید. اما این رفتار کمکم تمام میشود و ریچل سعی میکند به آرامش برسد. حتی دیگر حساسیت همیشگی به راس را ندارد.
همچنین بخوانید : حقایق جالب سریال فرندز که احتمالاً نمیدانستید!
– تغییرکردن ترسناک نیست!
شخصیت ریچل گرین در سریال فرندز این نکته را یادآور شد که تغییرکردن شاید ترسناک به نظر برسد اما اینطور نیست و میشود به هر چیزی که خواست رسید. ریچل دختر یک مرد ثروتمند بود که در رفاه و آسایش کاملی زندگی میکرد و فقط یک قدم تا ازدواج فاصله داشت. اما او به پول و ازدواج پشت پا زد و تصمیم گرفت مستقل باشد. او پس از تجربه ثروتمندبودن به پیشخدمتبودن روی آورد و آنقدر با فضای کار بیگانه بود که همیشه سفارشات اشتباه را به مشتریان تحویل میداد اما او از تغییر نمیترسید.
– به دوستان خود اعتماد کنید!
شاید کریخوانیها و بحث و جدلهای شش نفر باهم جذابیت داستان را چندبرابر میکرد اما درنهایت این شش نفر همیشه هوای هم را داشتند و مورداعتماد یکدیگر بودند. ریچل که از خانواده و زندگی گذشته بود به مانیکا همدانشگاهی قدیم خود تکیه کرد. مانیکا نیز از او استقبال کرد و حمایتهای خود را از او دریغ نکرد. ریچل وقتی مانیکا از ریچارد جدا شد او را دلداری داد و وقتی تصمیم گرفت با چندلر ازدواج کند از او حمایت کرد. مانیکا نیز به رویاها و خواستههای ریچل احترام میگذاشت و همیشه او را تحسین میکرد. این نکته از سریال فرندز نشان میدهد که داشتن یک دوست مورداعتماد و حامی برای همه ضروری است.
– برای موفقیت به خودتان زمان بدهید!
ریچل گرین با یک تحول اساسی در زندگی خود روبرو شد و تصمیمات مهمی در زندگیاش گرفت. او با پیشخدمتی شروع کرد، وارد روابط عاشقانه شد اما رویای خود را دنبال کرد، وقتی بالاخره به جایی که میخواست رسید بازهم شکستهایی را تجربه کرد و پس از چالشهای فراوانی که در طول 236 قسمت داشت به آنچه که میخواست رسید. او هرگز دلسرد نشد و به راهش ادامه داد.
– رویاهایتان را همیشه دنبال کنید!
رویاپردازی کاری آسان است اما دنبالکردن آن رویا کار هرکسی نیست. ریچل گرین اما این کار را هم محقق کرد و به سراغ رویای همیشگی خود رفت. درحالیکه اگر به ازدواج با بری تن میداد از ثروت همسر و خانواده پدریاش در رفاه مالی کامل به سر میبرد اما این کار را نکرد و مستقل شد و به دنبال رویایش رفت. صنعت مد که در آن خیلی هم موفق شد و ریچل را تبدیل به یک کارشناس حرفهای کرد.
– دیر یا زود اتفاق خواهدافتاد!
رابطه راس و ریچل یک رابطه جذاب بود. در فصل دوم این دو با هم وارد رابطه شدند اما طولی نکشید که این رابطه عاشقانه شکرآب شد. با اینکه چندینبار این رابطه وارد چالش شد اما تا آخرین لحظه سریال یعنی اپیزود 236 این عشق احیا نشد. ریچل گرین شاید وانمود میکرد که دیگر عاشق راس نیست اما دل او چنین چیزی نمیگفت و منتظر بازگشت راس بود. در آخر هم این اتفاق افتاد و ریچل و راس پس از گذراندن چالشهای فراوان به هم رسیدند و لحظهای احساسی و شگفتانگیز ساختند.
خلاصه که ریچل گرین شخصیتی آموزنده بود و مخاطب درسهای زیادی از او گرفت. جنیفر آنیستون به خوبی هرچه تمامتر این شخصیت را زندگی کرد و مخاطب هم در طول 10 سال تماشای این سریال ریچل را (به همراه پنج نفر دیگر) وارد خانواده خیالی خودش میکرد. داشتن رفیقی مثل ریچل میتواند یک نعمت بزرگ باشد. اگر چنین دوستی دارید خدا را شکر کنید و سعی کنید همیشه به او اعتماد کنید. شما دیگر چه نکاتی از این شخصیت به خاطر دارید؟ با ما در میان بگذارید!