ورود | ثبت نام
انگار لحظاتی که طرفداران فیلم و سریال دوست دارند تجربه کنند تمامی ندارد. در دنیای سینما آنقدر لحظه شگفتانگیز و جذاب وجود دارد که حتی تجربه یک ثانیه از آن لحظات ، نهایت شور و اشتیاق را به هوادار تزریق میکند. با بخش چهارم این مقاله با ما همراه باشید و حس خود را از تصور این لحظات به ما بگویید. از سفر در زمان تا امکان توقف زمان ؛ چیزهایی که غیرممکن است اما مطمئناً تصورش مانعی ندارد!
این موضوع فقط معطوف به سینما نمیشود. همه مردم دنیا دوست دارند یک بار هم که شده سفر در زمان را تجربه کنند و یا اشتباهات گذشته خود را تصحیح کنند و یا از آینده خود مطلع شوند. حالا اینکه با کدام ماشین و چه همراهانی در زمان سفر کنیم یک فانتزی جداست اما واقعاً تصور کنید که سفر در زمان ممکن میشد. به گذشته سفر میکردید یا آینده؟ دلیل شما از این تصمیم چیست؟ بسیاری از مردم معتقدند که سفر به گذشته بیفایده است و دوست دارند از آینده باخبر باشند.
پیشنهاد ویژه دیبا سین : آموزش فیلمسازی
سریال ساعت برنارد را شاید قدیمیترها بیشتر به خاطر داشته باشند. سریال کودکانهای که سال 1997 پخش شد و داستان متفاوت و جذابی داشت. برنارد پسربچه جوانی بود که یک ساعت جیبی جادویی داشت. او با این ساعت جیبی میتوانست زمان را متوقف کند. حالا اگر شما این ساعت را داشتید چه میکردید؟ شاید دانشآموزان دوست داشته باشند هنگام امتحان یا کنکور از این ساعت استفاده کنند. برخی که خیرخواه باشند از وقوع یک حادثه یا یک اتفاق جلوگیری کنند و هزاران کار دیگر که میتوان با آن ساعت انجام داد. البته باید قبول کرد که اگر چنین چیزی ممکن بود سوءاستفاده زیادی هم شکل میگرفت و اتفاقات بدی رخ میداد.
چه کتاب چه نسخه سینمایی و چه نسخههای دیگر از «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» یک داستان جذاب داشت. ویلی وانکا صاحب یک کارخانه شکلاتسازی مرموز بود که شکلات هایش خوشمزهترین و محبوبترین خوراکی دنیا بود. کارخانه آنقدر چیزهای عجیبی داشت که هر کسی (مخصوصاً کودکان و نوجوانان) دوست دارند آن را برای یک لحظه از نزدیک تماشا کنند. بازدید از کارخانه شکلاتسازی ویلی وانکا یک اتفاق ماورایی خواهدبود که تجربهاش مطمئناً عجیبترین حس دنیا خواهدبود. از رودخانه و درختان عجیب و غریب کارخانه بگیر تا آسانسور و تکنولوژی های شکلاتی و رویایی!
در فیلم شگفتانگیز ئی.تی که اسپیلبرگ آن را ساخت شاهد یکی از برترین سکانسهای تاریخ سینما بودیم. لحظهای که یک بیگانه فضایی دوستان زمینی خود را قانع میکند تا دوچرخههای خود را به آسمان ببرند و با آن پرواز کنند. آن حتی تماشای آن لحظه آنقدر جذاب و دلپذیر و البته پرمعنا بود که طرفداران واقعی سینما بعد از گذشت بیش از 40 سال آن را از خاطر نبردهاند. حالا فرض کنید شما سوار دوچرخه پرنده باشید! چه حسی خواهیدداشت؟