فیلمهایی از دهه 2010 که جنجال به پا کردند
- معرفی فیلم, مقاله
- شیدا کامیابی
- 13 دقیقه
دهه ۲۰۱۰ دورهای بیمانند در تاریخ سینما بود؛ زمانی که مرزهای اخلاقی، سیاسی، فرهنگی و زیباییشناختی بارها مورد حمله قرار گرفتند. فیلمسازان دیگر رضایت نمیدادند مخاطب تنها سرگرم شود؛ آنها خواستند به چالش کشیدن باورها، سؤالبرانگیزی اجتماعی و برهم زدن آرامش فرهنگی را به هسته سینما تبدیل کنند. همین رویکرد باعث شد بسیاری از فیلمهای مهم این دهه، نه فقط بهخاطر کیفیت هنری، بلکه بهدلیل جنجال سینمایی گستردهشان ماندگار شوند. در این مقاله، ۱۰ فیلم جنجالی این دهه را بررسی میکنیم؛ آثاری بیپروا که هر کدام موجی از بحثها، اعتراضها، نقدها و حتی پروندههای قضایی به پا کردند.
The Wolf of Wall Street ؛ یک جنجال سینمایی
گرگ والاستریت – 2013

«گرگ والاستریت» نه فقط یک فیلم سرگرمکننده، بلکه نمونهای کلاسیک از سینمایی است که با شکستن مرزهای اخلاقی، جنجال سینمایی بزرگی خلق کرد. مارتین اسکورسیزی و لئوناردو دیکاپریو دنیایی از فساد مالی، مواد مخدر، ولنگاری جنسی و سقوط اخلاقی را به تصویر میکشند؛ اما شکل نمایش این سقوط، مهمترین منبع جنجال بود. برخی منتقدان معتقد بودند فیلم واقعاً رفتارهای غیراخلاقی جردن بلفورت را محکوم نمیکند و حتی آنها را جذاب نشان میدهد. همین موضوع باعث شد گروههایی از فعالان اخلاقی و فرهنگی فیلم را متهم به «زیباسازی فساد» کنند. در کنار این جنبهها، حاشیه پررنگ دیگری نیز مطرح شد. استفاده از حیوانات در صحنهها از جمله یک شامپانزه و یک شیر که واکنش تند گروههای حامی حقوق حیوانات را در پی داشت. آنها فیلم را به سوءاستفاده از حیوانات برای سرگرمی متهم کردند و کمپینهایی علیه آن شکل گرفت.
علاوه بر این، بعدها مشخص شد بخشی از سرمایهگذاری فیلم به پرونده یک رسوایی مالی بینالمللی مرتبط بوده است؛ موضوعی که موج رسانهای تازهای ایجاد کرد و دوباره نام فیلم را به صدر اخبار بازگرداند. «گرگ والاستریت» نشان داد چگونه ترکیب روایت تند و تصویرسازی بیپرده میتواند «جنجال سینمایی» را به بخشی از هویت یک فیلم تبدیل کند؛ جنجالی که نهتنها به فیلم آسیب نزد، بلکه آن را به یکی از ماندگارترین آثار دهه تبدیل کرد.
Joker
جوکر – 2019

«جوکر» یکی از بحثبرانگیزترین فیلمهای قرن است؛ اثری که با ترکیب نقد اجتماعی، خشونت روانشناختی و تصویرسازی تیره از فروپاشی فردی، موجی عظیم از جنجال سینمایی ایجاد کرد. پیش از اکران، بسیاری از رسانهها هشدار دادند که فیلم ممکن است باعث تحریک افراد آسیبپذیر به خشونت شود؛ این نگرانی به حدی جدی بود که برخی سینماها تدابیر امنیتی ویژه در نظر گرفتند. حتی پلیس برخی ایالتها حضور نیروهای مسلح را در زمان نمایش فیلم افزایش داد. یکی دیگر از دلایل جنجال، نحوه بازنمایی بیماری روانی بود. بسیاری از متخصصان سلامت روان گفتند فیلم در مرز خطرناک رمانتیزه کردن خشونت قرار دارد؛ یعنی مخاطب ممکن است با آرتور فلک همذاتپنداری کند و خشونت او را نتیجه منطقی ظلم اجتماعی بداند. این بحثها جوکر را از یک فیلم سرگرمکننده به یک پدیده فرهنگی تبدیل کرد.
در کنار این جنجالها، سبک بصری فیلم، ارجاعاتش به خشونت اجتماعی آمریکا، نقد بیرحمانهاش از سیستم اقتصادی و رسانهای و پیام تلخش درباره نابرابری، باعث شد اثر نه فقط یک فیلم، بلکه آیینه تمامقد یک بحران اجتماعی به شمار رود. جوکر نمونهای درخشان از این است که چگونه یک اثر هنری میتواند باعث حواشی گسترده و عمیق شود. تا حدی که تحلیلگران اجتماعی و سیاسی درباره آن بیشتر از منتقدان فیلمنامه صحبت کنند. جوکر در قسمت اول آنقدر موفق و جریانساز بود که برخی افت کیفیت و سقوط محتوایی قسمت دوم را نتیجه اعتراضات به قسمت اول دانستند. قسمت دوم جوکر در 2024 شکست عظیمی را متحمل شد و برخی از مخاطبان گفتند باتوجه به اعتراضات علیه قسمت اول، تاد فیلیپس با اجبار قسمت دوم را ضعیف و با تغییراتی بیمنطق ساخت تا حواشی پایان یابد و شخصیت جوکر تبدیل به یک کاراکتر دوستداشتنی نشود!
Nymphomaniac ؛ یک جنجال سینمایی
نیمفومانیاک – 2013

لارس فونتریه، استاد جنجالآفرینی، با «Nymphomaniac» یکی از رادیکالترین آثار دهه را آفرید و موجی عظیم از حواشی سینمایی را رقم زد. این فیلم نه فقط بهخاطر نمایش صریح روابط جنسی، بلکه بهدلیل جسارتش در پرداخت روانشناختی موضوع اعتیاد جنسی مورد توجه و نقد گسترده قرار گرفت. فونتریه در این اثر از ترکیب بازیگران حرفهای با بدلهای فیلمهای بزرگسال استفاده کرد تا صحنهها کاملاً واقعی به نظر برسند. همین موضوع باعث شد برخی منتقدان فیلم را به محتوای جنسی هنری متهم کنند. بخش دیگر جنجال، رویکرد فیلم به مسائل اخلاقی، قضاوت اجتماعی و جنسیت بود. شخصیت اصلی فیلم زنی با گذشته پیچیده و گرایشات غریب در روایتهایی چندلایه، بارها در معرض خشونت روانی، سوءاستفاده و قضاوت قرار میگیرد.
گروهی از مخاطبان و فعالان حقوق زنان معتقد بودند فیلم با نمایش بیپرده رنج زنانه، نوعی ابزارسازی از بدن زن انجام میدهد. درمقابل، بسیاری از منتقدان سینما این اثر را یک بیانیه ضدقضاوت و ضدپنهانکاری دانستند. Nymphomaniac در فستیوالها هم واکنشهای متناقض داشت. از تحسین شدید تا نفرت مطلق. اما آنچه مسلم است اینکه فیلم با کنار زدن همه مرزهای روایت جنسی و اخلاقی، یکی از مهمترین نمونههای پرحاشیه دهه شد؛ جنجالی که همچنان موضوع تحلیل و بحث است.
Blue Is the Warmest Colour
آبی گرمترین رنگ است – 2013

«آبی گرمترین رنگ است» ابتدا بهخاطر کیفیت هنریاش بهویژه بازیهای استثنایی و روایت عاشقانه حساس تحسین شد و نخل طلای کن را برد؛ اما پس از آن، «جنجال سینمایی» عظیمی پیرامون آن شکل گرفت. مهمترین بخش جنجال مربوط به صحنههای طولانی و بسیار صریح رابطه جنسی بین دو کاراکتر اصلی بود. بسیاری از منتقدان معتقد بودند این صحنهها بیش از حد طولانیاند و نگاه مردانه کارگردان را بازتاب میدهند. پس از نمایش فیلم، بازیگران اصلی از شرایط طاقتفرسای فیلمبرداری سخن گفتند؛ آنها ادعا کردند فشارهای روانی و فیزیکی سنگینی بر آنها وارد شده و کارگردان روشهای سختگیرانه و آزاردهندهای به کار برده است. این موضوع بحثهای جدی درباره اخلاق فیلمسازی، رضایت بازیگران و مرز میان هنر و سوءاستفاده به راه انداخت.
نویسنده رمان اصلی نیز صحنههای جنسی فیلم را غیرواقعی خواند و این اختلافنظر باعث شد بحث دیگری درباره وفاداری فیلم به منبع ادبی شکل گیرد. «آبی گرمترین رنگ است» نمونهای شاخص از فیلمی است که هم شاهکار خوانده شد و هم محکوم؛ و این تضاد دقیقاً همان چیزی است که جنجال سینمایی را به مرکز هویت آن تبدیل کرد. فیلمی با مدت زمان بیش از سه ساعت که روایتی متفاوت داشت و از مرزهای زیادی عبور کرد. فیلم با نمایش بیپرده و صریح روابط، تفاوتهای زیادی را رقم زد و این موضوع باعث اعتراضات گسترده قشر گستردهای از مخاطبان شد.
PK ؛ یک جنجال سینمایی بالیوودی
پیکی – 2014

«PK» در هند یکی از بزرگترین نمونههای جنجالبرانگیز سینما بود. فیلم با داستان موجودی فضایی که به زمین میآید و با پرسشهای ساده اما عمیق درباره دین، خرافات و ساختارهای مذهبی جامعه را به چالش میکشد، واکنش تندی برانگیخت. بسیاری از گروههای مذهبی فیلم را توهینآمیز دانستند. پوستر فیلم عامر خان را تقریباً برهنه نشان میداد نیز واکنش تند محافظهکاران را در پی داشت. علیه فیلم شکایتهای متعددی ثبت شد و معترضان در برخی شهرها تجمع و حمله به سالنها را گزارش دادند. با وجود این اعتراضها، دادگاه عالی هند شکایتها را رد کرد و فیلم با اکران گسترده، فروشی فوقالعاده و بیسابقه به ثبت رساند. «PK» نشان داد سینما وقتی به سراغ مسائل اجتماعی حساس میرود، میتواند تبدیل به میدانی جنجالی از سینما شود. گزارشات نشان میدهد که زمان اکران، مسلمانان و پیروان دیگر ادیان هند، درگیر شدند و تعدادی مصدوم و فوتی از دل این درگیریها درز کرد.
A Serbian Film
یک فیلم صربستانی – 2010

یکی از افراطیترین آثار تاریخ سینما که نامش مترادف جنجال سینمایی است. این فیلم به دلیل نمایش خشونت شدید جنسی، سوءاستفاده، سادومازوخیسم و صحنههایی که بسیاری آن را غیرقابل تصور میدانند، در چندین کشور ممنوع شد. منتقدان آن را اهریمنی، بشریتستیز و تجاوز به هنر نامیدند. در فستیوالها، مسئولین نمایش فیلم با خطر پیگرد قانونی مواجه شدند. این فیلم پرحاشیه مرزهای اخلاقی سینما را در هم شکست و واکنشی جهانی برانگیخت. فیلم در چند کشور از جمله اسپانیا، مالزی، استرالیا، نیوزیلند و… ممنوع شد. در بریتانیا، سازمان ردهبندی (BBFC) مجبور شد تقریباً ۴ دقیقه از فیلم را حذف کند تا اجازه اکران بدهد. این اثر زشتترین فیلم مدرن خوانده شده وحتی آن را یکی از زشتترین فیلمهای تاریخ میدانند. درواقع «A Serbian Film» نماد دستزدن سینما به تاریکترین زوایای انسانی و تجربههایی است که تماشاگر بسیاری را شوکه کرد. تا حدی که خیلیها میگفتند آرزو میکنند آن را ندیده بودند.
Padmaavat ؛ جنجال سینمایی هندوستان
پادماوات – 2018

این فیلم تاریخی، حماسی در هند یکی از پرحاشیهترین آثار دهه را رقم زد. گروههای سنتی راجپوت فیلم را تحریف تاریخ دانستند و اعتراضهای خیابانی، تهدید، آتشزدن سالنها و حتی خشونت علیه شهروندان رخ داد. چند ایالت فیلم را ممنوع کردند تا اینکه دادگاه عالی دخالت کرد و مجوز اکران و پخش را صادر کرد. پادماوات نشان داد سیاست، تاریخ و هویت فرهنگی چگونه میتوانند سینما را به میدان جنگ اجتماعی تبدیل کنند. برخی میگفتند سکانس انتهایی فیلم یعنی خودسوزی بانوان علاوه بر اینکه مستندات تاریخی ندارد و نوعی تحریف است، یک محتوای ضدزن و بشرستیزانه است. خباثت علاءالدین پادشاه مسلمان نیز خشم عمومی مردم مسلمان هندوستان را برانگیخت و بسیاری از منتقدان غیرمسلمان اعتراضات را برحق میدانستند. با این وجود، تظاهرات گسترده کار به جایی نبرد و پادماوات در اکران سراسری موفق عمل کرد. تهدیدها علیه کارگردان و بازیگران نیز طبل توخالی بود و حادثهای برای عوامل رخ نداد.
The Human Centipede 2 (Full Sequence)
هزارپای انسانی (قسمت دوم: دنباله کامل) – 2011

این فیلم نیز مانند نسخه اول، اما بسیار افراطیتر، موجی از «جنجال سینمایی» ایجاد کرد. محتوای شوکآور، صحنههای آزاردهنده و تصویرسازی بیمارگونه باعث شد در برخی کشورها سانسور شدید یا ممنوعیت جدی داشته باشد. منتقدان گفتند فیلم عمداً به دنبال آزار مخاط» است، نه داستانگویی! همین هم دلیل امتیازات بسیار پایین آن در رسانههای مهم سینمایی دنیاست. منتقدان متاکریتیک نمره بسیار ضعیف 17درصد را به فیلم اعطا کردند و طی بیانیهای اعلام کردند همین 17درصد هم نمره بالا محسوب میشود. منتقدان قصد داشتند فیلم را از تاریخچه امتیازدهی سایت حذف کنند اما درنهایت ناچار به ثبت نمره خود شدند و امتیاز 17 از 100 برای فیلم ثبت شد!
فیلم با مضامین بسیار تند (شکنجه، تحقیر و صحنههایی که بسیاری آن را تلخ و زجرآور دانستند) به عامل شوک تبدیل شد. به دلیل محتوای بسیار نامتعارف، در بریتانیا فیلم دچار سانسورهای زیاد شد و نسخه بدون سانسور آن در بسیاری از کشورها مجوز اکران دریافت نکرد. بسیاری فیلم را بیش از حد افراطی و فراتر از مرزهای قابل قبول دیدند. دومین قسمت از هزارپای انسانی باعث شد بار دیگر پرسشهایی درباره چیستی هنر، آزادی بیان و مسئولیت فیلمساز در مواجهه با مخاطب مطرح شود. آیا نمایش خشونت صرفاً برای شوک، یا نقدی بر خشونت اجتماعی/فرهنگی؟ درنتیجه، این فیلم برای بسیاری نمادی از افراط در سینمای وحشت شد. اثری که شاید مخاطب اصلیاش فقط کسانی هستند که دنبال تجربههای تاریک و بیرحمانهاند.
My Name is Khan ؛ جنجال سینمایی
اسم من خان – 2010

این فیلم با موضوع اسلامهراسی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، هرچند تحسین شد، اما جنجالهایی نیز ایجاد کرد. مهمترین آن در هند بود؛ جایی که گروههای ملیگرای افراطی فیلم را بهدلیل اظهارات غیرمنتظره شاهرخخان درباره حضور بازیکنان کریکت پاکستانی تحریم کردند و تجمعات اعتراضی شکل گرفت. این موضوع ناراحتی بخشی از گروههای راستگرای افراطی در هند — بهخصوص Shiv Sena — را برانگیخت. این گروه احساس کرد که فیلم و سازندگانش با اسلام و پاکستان همدلی کردهاند و هویت هندی را زیر سؤال بردهاند. در واکنش، آنان تهدید کردند که اجازه اکران فیلم را نمیدهند و خواستار تحریم آن شدند. به همین منظور به سالنهای سینما حملهور شدند و پوستر فیلم را سوزاندند. این موضوع سبب شد برخی سالنها اکران فیلم را چند روزی معلق کنند تا با دخالت مراجع، از امنیت مناطق اطمینان حاصل شود. این اتفاق هم افتاد اما حواشی اینجا به پایان نرسید.
کاران جوهر کارگردان فیلم همراه با شاهرخ خان بازیگر اصلی آن طی یک مصاحبه رادیویی اعلام کردند هدف این فیلم ایجاد همدلی و همبستگی بین ادیان و اقشار مختلف ازجمله هندیها و پاکستانیهاست. این مصاحبه باعث شد خشم عمومی کمی فروکش کند اما دردسر شاهرخ خان ادامه داشت. برخی میگفتند شاهرخ خان بعنوان یک مسلمان دارد اسلام آمریکایی غیرواقعی را رواج میدهد و کارش پسندیده نیست. به جز آن شاهرخ خان اعلام کرده بود چند سال قبل از فیلم در فرودگاه آمریکا دستگیر شده و بیاحترامی صورت گرفته، همین مسئله ایده فیلم را شکل داده است. این اظهارات مسئولان آمریکایی را خشمگین کرد و منجربه بازجویی و دردسر فراوان برای شاهرخ خان شد. اسم من خان یک جنجال سینمایی و صدالبته یک فیلم فوقالعاده و تحسینبرانگیز در بعد جهانی است.
The Shape of Water
شکل آب – 2017

در نگاه اول فیلمی آرام و شاعرانه است، اما پس از موفقیتش موجی از جنجال سینمایی شکل گرفت. برخی گروهها فیلم را به زیبا جلوهدادن رابطه انسان با موجود غیرانسانی متهم کردند. فیلمی برنده اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد و نامش در تاریخ ماند. حواشی چه بود؟ سال ۲۰۱۸، چند ماه پس از موفقیت گسترده شکل آب، پائول زیندل نمایشنامهنویس شناختهشده آمریکایی با طرح شکایتی در دادگاه فدرال، سازندگان فیلم را به سرقت ادبی متهم کرد. در این شکایت ۱۲ صفحهای ادعا شده بود که داستان، شخصیتها و عناصر کلیدی فیلم شباهت زیادی به نمایشنامه زیندل با عنوان بگذار زمزمهات را بشنوم دارد. در آن نمایشنامه نیز یک زن نظافتچی در آزمایشگاهی دولتی تلاش میکند دلفینی آزمایشگاهی را از شرایط غیرانسانی نجات دهد؛ موضوعی که از نظر شاکیان با محوریت فیلم دل تورو همپوشانی دارد.
اما گیرمو دل تورو بلافاصله این ادعا را رد کرد و تأکید کرد که هیچگاه نمایشنامه زیندل را نخوانده و حتی نام آن را نشنیده است. او گفت تمام داستان شکل آب حاصل تخیل و تجربه شخصی خودش بوده است. کمپانی فاکس سرچلایت نیز از او حمایت کرد و شکایت را یک کمپین بدخواهانه برای ضربه زدن به فیلم در آستانه رأیگیری اسکار دانست. در بیانیه رسمی کمپانی تأکید شد که طرح چنین ادعایی درست در روزهای حساس مراسم جوایز، اقدامی عمدی برای تخریب موفقیت فیلم است و آنها با قاطعیت از اصالت اثر دفاع خواهند کرد.
حرف آخر
دهه ۲۰۱۰ را میتوان یکی از پرتنشترین و درعینحال تأثیرگذارترین دورههای تاریخ سینما دانست. دورانی که مرز میان هنر، سیاست، اخلاق و اجتماع بارها جابهجا شد و فیلمها در نقش محرکهای جدی گفتوگوهای عمومی ظاهر شدند. این دهه نشان داد سینما دیگر تنها یک رسانه سرگرمی نیست، بلکه بستری است برای مواجهه مستقیم با مسائلی که جامعه معمولاً از آنها گریزان است. بسیاری از آثار این دوره با ورود به حوزههایی چون مذهب، هویت، جنسیت، نابرابری اجتماعی، خشونت سیستماتیک و استقلال هنرمند، فضایی ساختند که در آن بحثها نهتنها در محافل سینمایی، بلکه در سیاست، رسانه و حتی خیابانها ادامه یافت. ویژگی مهم این دهه آن بود که حواشی آن هم از نوع جنجال سینمایی امری تصادفی نبود؛ بلکه بخشی از زیست طبیعی سینما شد. فیلمها در این دوره بیش از گذشته تبدیل به آیینهای برای بحرانهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شدند و حساسیت نسبت به بازنماییها افزایش یافت.
مخاطبان فعالتر شدند و واکنشهای جمعی به یکی از عناصر شکلدهنده آثار سینمایی بدل شد. این وضعیت باعث شد فیلمها بیش از همیشه تحت نظارت و بررسی قرار گیرند و هرگونه نمایش، حتی کوچکترین صحنه یا دیالوگ، زمینهای برای بحث عمومی شود. هر جنجال سینمایی (چه کوچک چه بزرگ)، با سرعتی بیسابقه جهانی میشد و فیلمسازان با واکنشی روبهرو میشدند که گاه از قدرت دولتها نیز فراتر میرفت. اینجا میتوان رشد و تأثیر فضای مجازی و اینترنت را حس کرد و این دو موضوع را با قدرت به هم متصل کرد. بهطور کلی، دهه ۲۰۱۰ دورهای بود که در آن سینما به مرکز گفتوگوهای فرهنگی جهان تبدیل شد؛ دورهای که نشان داد هنر، وقتی پا بر روی خطوط قرمز میگذارد، میتواند جامعه را مجبور به تماشای چهره واقعی خود کند و حتی اگر این تقابل جنجالآفرین باشد، باز هم بخشی ضروری از پویایی فرهنگی است.
