نقدی بر سریال جیران ؛ آشفته و پر از تکرار

نقد سریال جیران

خواندن این مطلب

4 دقیقه

زمان میبرد!

نقدی بر سریال جیران ؛ آشفته و پر از تکرار

در بخش اول این مقاله گفتیم با وجود اینکه جیران با شهرزاد تفاوت دارد اما درمجموع شهرزاد بهتر از جیران است. چرا؟ در بخش دوم این مطلب با ما همراه باشید.

جیران در حرمسرای سلطانی روایت می‌شد، ماجراها و چالش‌های ناصرالدین شاه قاجار را شامل می‌شد، با اینکه لحظات بسیاری رعیت و وضعیت مردم هم دخیل در داستان بود اما کل سریال بیشتر درباره دغدغه‌های اهل حرم بود. درباره ولیعهدی، خیانت اهالی دربار و رسوایی‌های مهدعلیا و دیگر مردان و زنان کاخ ناصرالدین شاه! اما چرا می‌گوییم مجموعاً شهرزاد بهتر از جیران بود؟

 

هدف منظم داستان؛

 

بهرام رادان در سریال جیران

 

شهرزاد هدف منظم‌تری نسبت به جیران داشت. البته سبک هم فرق می‌کند و این ایراد نیست اما از آنجایی‌که شهرزاد یک مثلث عشقی را به جدیدترین نوع ممکن روایت می‌کرد هدف مشخص‌تر بود. جیران نخست گمان می‌کردیم کل داستان پیرامون مثلث عشقی سیاوش، جیران و ناصرالدین شاه پیش میرود. رفته‌رفته دیدیم که این موضوع کمرنگ‌تر شد و سیاوش عاشق شخص دیگری شد. در قسمت‌های 40 به بعد جیران دیگر به گذشته‌اش نگاهی نداشت و به کلی ماجراها تغییر کرد. شهرزاد هم تغییراتی داشت اما چند موضوع این تغییرات را منظم و ارتباط‌پذیر جلوه می‌داد.

1- در انتهای فصل اول شهرزاد، بزرگ‌آقا فوت شد، فرهاد و شهرزاد با هم ازدواج کردند و فصل دوم آغاز شد. طبیعتاً فصل دوم داستان باید متفاوت می‌بود. همینطور هم بود اما مخاطب همچنان عشق بی چون و چرای قباد را تماشا می‌کرد. او مدام به فکر بازگرداندن شهرزاد بود.

2- اگر هم قرار به تغییر داستان باشد باید جیران فصل دوم و سوم هم می‌داشت. حسن فتحی سریال تاریخی جدیدش را تماماً در یک فصل ساخت و مدام ماجراها یا درگیر تکرار میشود یا درگیر تغییر ناگهانی که مخاطب نمی‌تواند ارتباط برقرار کند. مثلاً دعوای اول جیران با ناصرالدین شاه را به خاطر بیاورید!


پیشنهاد ویژه به کاربران دیباسین: دوره آموزش فیلم سازی با تخفیف و به صورت تضمینی


تکراری که غرق در کلیشه شد؛

 

جیران و ناصرالدین شاه

 

دعوای اول جیران با ناصر بر سر چه بود؟ او بصورت خصوصی با دشمن خونی شاه و مهدعلیا یعنی خدیجه دیدار کرده بود. این موضوع باعث غضب شاه علیه سوگلی شد و او مدت‌ها از حضور در خلوت محروم شد. تا اینکه روزی فرا رسید و مهدعلیا جیران را از دربار اخراج کرد. چه شد؟ جیران به اردوگاه ناصرالدین شاه رفت، کمی صحبت کرد، شاه به عشقش بازگشت و جیران به دربار! حالا که جیران بی‌حال و بیمار افتاده بود، طبیب خبر خوشی به شاه داد. جیران باردار بود و حالا ناصرالدین شاه در پوست خود نمی‌گنجید.

چند وقتی گذشت، پسری به دنیا آمد، مدت کوتاهی زندگی کرد و توسط نقره کشته شد. جیران افسرده شد و به دنبال قاتل می‌گشت. مدت‌ها گذشت و دوباره خشم شاه علیه جیران طغیان کرد. جیران گفت برادر ناتنی‌ات یعنی همان دشمن خونی لایق تاج و تخت است و این موضوع باعث اخراج دوباره خدیجه تجریشی شد. دوباره او مدت‌ها گوشه‌گیر شد. حالا به شکلی متفاوت جیران بازگشت و با شاه ملاقات کرد. چگونه؟ او دوباره باردار بود و حالا دوباره شادی فراوان شاه و اهل حرم به جریان افتاده بود.

این تکرار که چندین قسمت را نیز شامل می‌شد بسیار کلیشه‌ای بود و به اصطلاحی عامیانه توی ذوق مخاطب می‌زد. آقای فتحی؛ از شما بعید است!


همچنین بخوانید : باید فیلم‌های بیشتری درباره تاریخ ایران ساخت!


ریتم بسیار کند روایت؛

 

ریتم سریال جیران بسیار کند است. همان بحث تکرار که گفتیم حداقل دوازده، سیزده قسمت را پر کرده بود. یا قسمت‌هایی که وارث تاج و تخت زندیه پیدا شده بود و چندین نفر می‌خواستند علیه قاجار شورش کنند و پادشاهی را به زندیه بازگردانند. خیلی خوب بود که ما فهمیدیم در زمان ناصرالدین شاه قاجار، گروهی بر علیه او قیام کرده بودند و چه جالب‌تر که آن گروه خواستار بازگشت خاندان لطفعلی خان و کریم خان بودند. اما این‌که تا این حد تاکید روی این موضوع باشد درحالیکه ما می‌دانیم چنین اتفاقی هرگز رخ نداده است فقط ریتم سریال را کند میکند.

بله اگر از ابتدا درونمایه سریال همین می‌بود جذاب‌تر می‌شد. اما مخاطب جیران را برای داستان‌های دیگری دنبال میکند و دوست دارد در کنارش داستان‌هایی فرعی مانند همین قضیه ببیند. اما آنقدر روی این ماجرا تاکید شده بود که انگار از ابتدا داستان جیران همین بوده و دیگر قضایا پیرنگ‌های فرعی سریال بوده‌اند.

حالا بحث این‌که مدام پیرنگ اصلی در گردش بود و گیج‌کننده! این‌که چرا چنین تصادفی برای وارث تاج و تخت زندیه رخ داده بود! یا چرا ناصرالدین شاه عملاً هیچ‌کاره است و نخاله‌های زیادی در سریال بودند باشد برای وقتی که سریال تمام شد! اما در یک جمله بگوییم؛ واقعاً جیران آنقدر سریال خوبی نیست!

 

نقاط قوت سریال را همین حالا بگوییم؛

 

مریلا زارعی در نقش مهدعلیا

 

حالا که تا اینجا آمدیم بیایید نقاط قوت را مرور کنیم و در حق حسن فتحی که انصافاً کارگردان خوبی است کم‌لطفی نکنیم. موسیقی سریال که عالیست! اصلاً می‌شود همایون شجریان کاری را بخواند که بد باشد؟ فضاسازی بصری هم بسیار حرفه‌ای است طوریکه از تماشای همه چیز (از کاخ و آینه‌کاری‌ها تا لباس مردان و زنان دربار) لذت می‌برید. البته این جلوه‌های بصری دچار تجمل‌گرایی هم نمیشود و چیزی حقیقی است و این خودش یک نکته مثبت دیگر است. بازی بازیگران فوق‌العاده است. بهرام رادان، پریناز ایزدیار، مریلا زارعی، هومن برق‌نورد، رعنا آزادی‌ور، امیر جعفری، مهدی پاکدل، ستاره پسیانی و … همه درخشیدند. انتخاب بازیگران هم هوشمندانه بود. اینکه کمدین‌ها در سریال نقش داشتند خودش چیز جذابی بود که باید برایش به حسن آقا فتحی دست‌مریزاد گفت.

زیاد گفتیم؛ باقی مسائل باشد برای بعد از تمام‌شدن سریال که در این لحظه معلوم نیست قسمت آخر چه زمانی پخش خواهدشد؟! نظر شما راجع‌به سریال جیران چیست؟ در مقایسه با شهرزاد، کدام‌یک سریال بهتری است؟ نظرات خود را در این‌باره با ما در میان بگذارید.

کاربران گرامی دیباسین، در صورت علاقه به مطالب مربوط به سینمای ایران و جهان میتوانید به بخش مقالات سینمایی مراجعه فرمایید.

درباره نویسنــده
نویسنده
شیدا کامیابی
نظرات کاربـــران
فاقد دیدگاه
دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است. اولین دیدگاه را شما بنویسید.
ثبت دیدگاه

محصولات جدید

جستجو کنید ...

تبلیغات