مرور سال 2019 ؛ آخرین سال باشکوه سینما؟!
- معرفی فیلم, مقاله
- زهرا جاهدی
- 15 دقیقه
سال ۲۰۱۹ یکی از درخشانترین سالهای تاریخ سینما بود. در حالی که صنعت فیلمسازی با چالشهایی مانند رقابت با سرویسهای استریمینگ و تغییرات فرهنگی مواجه بود، فیلمسازان از سراسر جهان با آثاری جسورانه پاسخ دادند. از برندگان اسکار مانند انگل تا حماسههای ابرقهرمانی مانند انتقامجویان! این سال تنوع ژانرها را به نمایش گذاشت. از درامهای خانوادگی تا کمدیهای سیاه و ماجراجوییهای فضایی. طبق نظرسنجیهای منتقدان در سایتهایی همچون ایندیوایر، بیش از ۵۰ فیلم از این سال بعنوان آثار برتر انتخاب شدند که نشاندهنده عمق و کیفیت تولیدات است. برخی میگویند 2019 آخرین سال باشکوه سینماست. در این مقاله، براساس رتبهبندیهای منتقدان و تأثیر فرهنگی به بررسی برترین فیلم های سال 2019 میپردازیم. دلایلی که آنها را به شاهکارهایی ماندگار تبدیل کرده است را نیز مرور میکنیم. این فهرست نه تنها بر اساس امتیازهای منتقدین بلکه بر پایه عمق روایی و نوآوری هنری انتخاب شده است.
انگل (Parasite) ؛ از بهترین فیلم های سال 2019

پاراسایت بدون شک از مهمترین فیلم های سال 2019 و برجستهترین اثر آن سال بود. اولین فیلم غیرانگلیسیزبان که جایزه اسکار بهترین فیلم را تصاحب کرد. (بعلاوه جوایز بهترین کارگردانی و بهترین فیلم بینالمللی!) این درام-هیجانی کرهای داستان خانوادهای فقیر (خانواده کیم) را روایت میکند که با فریب و زیرکی وارد زندگی یک خانواده ثروتمند (خانواده پارک) میشوند. اما با پیشرفت داستان، پیچشهای شوکهکنندهای رخ میدهد که تماشاگر را میخکوب میکند. جون-هو با مهارت بینظیرش در ترکیب طنز تلخ، نقد اجتماعی و تعلیق، فیلمی خلق کرد که نه تنها در کره جنوبی بلکه در سراسر جهان تحسین شد. رکوردشکنی در باکس آفیس نشاندهنده جذابیت جهانی آن بود. منتقدان لترباکسد این فیلم را یکی از بهترینهای قرن ۲۱ نامیدند. بهویژه به خاطر دیالوگهای نمادین مانند بوی فقر و صحنههای بصری مانند پلهها که نابرابری طبقاتی را نشان میدادند. امتیاز راتن تومیتوز این فیلم ۹۹درصد است، که نشاندهنده اجماع بیسابقه منتقدان است.
بونگ با استفاده از ژانرهای مختلف – از کمدی سیاه تا تراژدی – لایههای عمیقی از نقد سرمایهداری و شکاف طبقاتی را به تصویر کشید. صحنهای که خانواده کیم در زیرزمین گرفتار میشوند، استعارهای قدرتمند از وضعیت حاشیهنشینان است. این فیلم نه تنها یک اثر سینمایی، بلکه یک پدیده فرهنگی بود که بحثهای گستردهای درباره نابرابری اجتماعی در جهان به راه انداخت. فیلم انگل انگل به ما یادآوری میکند که سینما میتواند هم سرگرمکننده باشد و هم عمیقاً تأملبرانگیز. اگر به دنبال فیلمی هستید که شما را به فکر وادارد و همزمان سرگرم کند، انگل انتخابی بینقص است. این فیلم نه تنها کره جنوبی را به نقشه اسکار جهانی برد، بلکه استاندارد جدیدی برای داستانگویی مدرن ایجاد کرد.
انتقامجویان: پایان بازی (Avengers: Endgame)

انتقامجویان: پایان بازی نقطه اوج حماسی دنیای سینمایی مارول بود و با فروش خیرهکننده ۲.۷۹ میلیارد دلار، تا سال ۲۰۲۱ پرفروشترین فیلم تاریخ سینما باقی ماند. قطعاً قصه فیلم را میدانید. این فیلم داستان بازگشت ابرقهرمانان پس از شکست ویرانگر در جنگ ابدیت را روایت میکند. جایی که تانوس نیمی از جهان را نابود کرده است. برادران روسو با ترکیبی از اکشن نفسگیر، طنز هوشمندانه و لحظات احساسی مانند خداحافظی تونی استارک فیلمی ساختند که به یک رویداد فرهنگی جهانی تبدیل شد. IMDb آن را به عنوان بهترین فیلم ۲۰۱۹ از نظر مخاطبان رتبهبندی کرد. بسیاری از مخاطبان بازیهای کمنقص بازیگران علیالخصوص کریس همسورث و اسکارلت جوهانسون را ستایش کردهاند. منتقدان Roger Ebert این فیلم را به دلیل پایان رضایتبخش حماسه بینهایت تحسین ویژه کردند.
امتیاز راتن تومیتوز آن ۹۴درصد است که نشاندهنده موفقیت آن در جلب رضایت طرفداران و منتقدان است. پایان بازی نه تنها یک فیلم ابرقهرمانی، بلکه یک مطالعه درباره فداکاری، دوستی و رستگاری است. صحنههای نبرد عظیم، مانند رویارویی نهایی با تانوس، با جلوههای بصری خیرهکننده و موسیقی متن آلن سیلوستری، تجربهای بینظیر ارائه میدهد. این فیلم به دلیل مقیاس عظیم تولید و تواناییاش در متعادل کردن داستانهای متعدد شخصیتها، یک دستاورد فنی محسوب میشود. انتقامجویان: پایان بازی نشان داد که فیلمهای بلاکباستر میتوانند هم سرگرمکننده باشند و هم عمیقاً احساسی. برای طرفداران ژانر ابرقهرمانی، این فیلم یک شاهکار غیرقابلچشمپوشی است که استانداردهای جدیدی برای سینمای تجاری تعیین کرد. اثری پرهیجان که از خاطر هواداران دنیای کمیکبوک در سینما پاک نخواهدشد. انتقامجویان: پایان بازی بلاشک بعنوان یکی از از موفقترین فیلم های سال 2019 در یاد مانده است.
پرتره بانویی در آتش (Portrait of a Lady on Fire) ؛ از برترین فیلم های سال 2019

درام عاشقانه فرانسوی پرتره بانویی در آتش، در رتبهبندی ایندیوایر در میان پنج فیلم برتر ۲۰۱۹ قرار گرفت. داستان عشقی ممنوعه بین ماریان نقاش زن، و هلویز مدل او، در قرن هجدهم را روایت میکند. سلین سیاما با استفاده از شاتهای طولانی و نمادگرایی بصری – مانند شعلههای آتش که استعارهای از عشق سوزان هستند – فیلمی خلق کرد که فمینیسم، هنر و احساسات را در هم آمیخت. این فیلم برنده جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره کن شد و در ردیت توسط بسیاری از کاربران به عنوان صدرنشین لیست بهترین فیلم های سال ۲۰۱۹ انتخاب شد. بهویژه به دلیل شیمی عاطفی بین بازیگران. امتیاز راتن تومیتوز این فیلم شاعرانه و جذاب ۹۷درصد است. اثری که نه تنها یک داستان عاشقانه، بلکه تأملی عمیق بر قدرت نگاه، حافظه و آزادی است.
هر فریم از فیلم مانند یک تابلوی نقاشی است، با رنگهای گرم و کادربندیهای دقیق که احساسات شخصیتها را تقویت میکنند. بازیهای مجذوبکننده نوئمی مرلان و آدل انل، همراه با کارگردانی دقیق سیاما، این فیلم را به یکی از زیباترین آثار دهه تبدیل کرد. داستان فیلم، که در جزیرهای دورافتاده رخ میدهد، به موضوعاتی مانند محدودیتهای اجتماعی و مقاومت در برابر آنها میپردازد. پرتره بانویی در آتش تجربهای سینمایی است که تماشاگر را به تأمل در عشق و هنر دعوت میکند. این فیلم برای کسانی که به دنبال اثری عمیق و بصری خیرهکننده هستند، یک انتخاب ضروری است.
روزی روزگاری هالیوود (Once Upon a Time in Hollywood)

مگر میشود تارانتینو فیلمی تولید کند و آن فیلم در فهرست برترین آثار سال قرار نداشته باشد؟ کوئنتین تارانتینو با روزی روزگاری هالیوود نامهای عاشقانه به هالیوود دهه ۶۰ نوشت که برد پیت و لئوناردو دیکاپریو را در نقشهایی درخشان قرار داد. این فیلم برنده چهار جایزه از سمت منتقدین (از جمله بهترین فیلم) شد. اثر ستودنی تارانتینو داستان ریک دالتون بازیگری در حال افول، و کلیف بوث بدلکار وفادارش را در لسآنجلس سال ۱۹۶۹ روایت میکند. با پیچشهای تاریخی آلترناتیو و عناصر نوستالژی، طنز و خشونت خاص تارانتینو را ترکیب میکند.راتن تومیتوز آن را هیجانانگیز و بالغ با امتیاز ۸۵درصد توصیف کرد. فروش ۳۷۴ میلیون دلاری و نامزدیهای متعدد اسکار، از جمله بهترین کارگردانی، نشاندهنده کیفیت بالای این فیلم تاثیرگذار و بامحتواست.
تارانتینو با بازسازی هالیوود قدیم، از موسیقیهای دهه ۶۰ تا پوسترهای قدیمی، فضایی نوستالژیک خلق کرد که همزمان نقدی بر فرهنگ سلبریتیها ارائه میدهد. بازی پیت، که اسکار بهترین بازیگر مکمل را برد، ترکیبی از جذابیت و رمزآلودگی است. هرچند دیکاپریو نیز مثل همیشه فوقالعاده و تحسینبرانگیز ظاهر میشود و شکنندگی یک ستاره در حال سقوط را به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر میکشد. روزی روزگاری هالیوود از برترین فیلم های سال 2019 میباشد. فیلمی که هم طرفداران تارانتینو، پیت و دیکاپریو را راضی کرد و هم رضایت حداکثری تمام مخاطبان جدید را برانگیخت و تبدیل به یکی از ماندگارترین آثار این مثلث شگفتانگیز سینما شد. این فیلم برای عاشقان سینمای پستمدرن و داستانهای غیرخطی، یک تجربه لذتبخش و قابل ستایش است.
داستان ازدواج (Marriage Story) از برترین فیلم های سال 2019

داستان ازدواج، ساخته نوآ بامباک، یکی از احساسیترین فیلم های سال ۲۰۱۹ است که داستان طلاق چارلی و نیکول زوج تئاتری، را با صداقت خام روایت میکند. این فیلم، که در لیست شخصی مارتین لیبرمن صدرنشین بود، نامزد شش جایزه اسکار شد و لورا درن برای نقش وکیل برنده اسکار شد. امتیاز راتن تومیتوز آن ۹۵درصد است، مکالمات واقعی و مونولوگهای دردناک مانند صحنه دعوای چارلی و نیکول را باید ستایش کرد! به عقیده منتقدین بامباک با کاوش در پیچیدگیهای عشق و جدایی فیلمی پر از انسانیت ساخت. این فیلم نه تنها یک درام خانوادگی، بلکه تأملی بر سیستم قضایی طلاق و تأثیر آن بر روابط است. بازیهای درایور و جوهانسون، که هر دو نامزد اسکار شدند، قلب فیلم را تشکیل میدهند. داستان ازدواج به ما یادآوری میکند که عشق میتواند شکننده اما ماندگار باشد. این فیلم برای کسانی که به دنبال داستانهای واقعی و احساسی هستند، یک جواهر است.
جوکر (Joker)

جوکر یکی از بحثبرانگیزترین فیلم های سال ۲۰۱۹ بود که با بازی خیرهکننده واکین فینیکس، برنده اسکار بهترین بازیگر مرد شد. داستان آرتور فلیک، کمدینی شکستخورده در گاتهام دهه ۸۰، به جنون و هرجومرج کشیده میشود. با فروش خارقالعاده بیش از یکمیلیارد دلار، این فیلم به یک پدیده جهانی تبدیل شد. تأثیر فرهنگی جوکر غیرقابلانکار بود و بحثهایی درباره سلامت روان و خشونت اجتماعی به راه انداخت. فینیکس با کاهش وزن شدید و بازیای که هم ترسناک و خیرهکننده و هم عمیقاً انسانی بود، جوکری که متفاوت از نسخههای قبلی خلق کرد. جوکر فیلمی است که تماشاگران را به چالش میکشد و آنها را وادار به تفکر درباره جامعه و فردیت میکند. این فیلم برای کسانی که به دنبال آثار جسورانه و تأملبرانگیز هستند، انتخابی ایدهآل است. هرچند هواداران جوکر یکصدا میگویند کاش هرگز این فیلم به قسمت دوم نمیرسید تا خاطرات خوش قسمت اول در ذهن بینندگان تخریب نشود.
چاقوکشی (Knives Out) ؛ از موفقترین فیلم های سال 2019

چاقوکشی یک معمای جنایی مدرن و سرگرمکننده به کارگردانی ریان جانسون است که با بازی گروهی درخشان شامل دنیل کریگ، کریس اوانز و آنا د آرماس، به سبک آگاتا کریستی ادای احترام میکند. داستان راجعبه مرگ مرموز یک نویسنده ثروتمند و تحقیقات کارآگاه بنویت بلانک است که پیچشهای غیرمنتظره فراوان دارد. با امتیاز ۹۷درصد در راتن تومیتوز، نمره 7.9 در رسانه IMDb و فروش ۳۱۱ میلیون دلاری، این فیلم به دلیل فیلمنامه هوشمندانه، طنز متنوع و نوین و نقد طبقاتی تحسین شد. چاقوکشی نامزد اسکار بهترین فیلمنامه اورجینال شد و راه را برای دنبالههای موفق باز کرد. بازی کریگ به عنوان کارآگاه شوخطبع و آنا د آرماس به عنوان قهرمان غیرمنتظره، فیلم را به یک تجربه لذتبخش تبدیل کرد. چاقوکشی ژانر معمایی را بازتعریف کرد و برای طرفداران داستانهای جنایی، یک شاهکار مدرن محسوب شد. فیلمی که همزمان تجربیات مختلفی از جمله خنداندن و تفکر را به مخاطبین القا میکند.
داستان اسباببازی ۴ (Toy Story 4)

قسمت چهارم داستان اسباببازی ادامهای شگفتانگیز بر مجموعهای است که از دههی ۹۰ میلادی قلب مخاطبان را تسخیر کرده بود. این فیلم با کارگردانی جاش کولی و حضور شخصیتهای محبوب مانند وودی، باز لایتیر و معرفی شخصیتهای جدید نظیر فورکی، داستانی تازه و احساسی را روایت میکند که هم برای کودکان و هم بزرگسالان جذاب است. یکی از جذابیتهای اصلی فیلم، شخصیتپردازی عمیق و چندلایهی آن است. وودی، که حالا تحت سرپرستی بانی است، با بحرانی هویتی روبهرو میشود. او که همیشه به وفاداری به صاحبش افتخار میکرد، در این فیلم به دنبال معنای جدیدی برای وجودش میگردد. این موضوع بهویژه برای مخاطبان بزرگسال که با چالشهای هویت و هدف در زندگی مواجهاند، بسیار ملموس است. فورکی، اسباببازی دستساز و عجیب، با سؤال مستقیم «من کیام؟» به طنز و عمق داستان اضافه میکند. این شخصیت با صدای تونی هیل، به شکلی غیرمنتظره تبدیل به یکی از دوستداشتنیترین کاراکترهای فیلم میشود.
داستان اسباببازی ۴ یک شاهکار است. انیمیشنهای پیکسار همیشه استانداردهای بالایی داشتهاند، اما جزئیات محیطها، از بازار عتیقهفروشی گرفته تا چرخوفلک کارناوال، نشاندهندهی پیشرفتی خیرهکننده است. داستان فیلم، در مقایسه با سهگانهی اصلی کمی متفاوت است اما همچنان پیامهای عمیقی درباره پذیرش تغییر و یافتن جایگاه خود در جهان ارائه میدهد. در مجموع، داستان اسباببازی ۴ با انیمیشن خیرهکننده، شخصیتهای بهیادماندنی و داستانی پر از قلب و روح، اثری است که هم طرفداران قدیمی و هم مخاطبان جدید را راضی میکند. این فیلم با امتیاز 7.6 در IMDb، کسب امتیاز 96درصدی از دید منتقدان راتن تومیتوز و جلب رضایت 84درصدی منتقدین متاکریتیک نشان میدهد که پیکسار همچنان میتواند داستانهایی خلق کند که در عین سرگرمکننده بودن، عمیقاً تکاندهنده باشند. داستان اسباببازی برترین انیمیشن سال و از جذابترین فیلم های سال 2019 است. یک فرنچایز فراموشنشدنی و موفق که همیشه مخاطبان زیادی را به سینما کشانده است.
جوجو خرگوشه (Jojo Rabbit) ؛ از برترین فیلم های سال 2019

جوجو خرگوشه، ساخته تایکا وایتیتی، یک کمدی سیاه است که در دوران جنگ جهانی دوم رخ میدهد. داستان جوجو بتز، یک پسربچه ۱۰ ساله آلمانی را روایت میکند که عضو هیتلر یوث است و دوست خیالیاش نسخهای خیالی از آدولف هیتلر است. جوجو که با مادرش رزی زندگی میکند، کشف میکند که مادرش یک دختر یهودی به نام السا را در خانه پنهان کرده است. این کشف، جهانبینی نازیستی جوجو را به چالش میکشد و او را به سفری از رشد و درک تحمل میبرد. وایتیتی، که خود یهودی است، با ترکیب طنز، تراژدی و لحظات احساسی، به موضوعاتی مانند پروپاگاندا، بیگناهی کودکی و قدرت عشق میپردازد. صحنههای کلیدی مانند لحظهای که جوجو کفشهای مادرش را میبیند، یا رقص نهایی، نمادهای قدرتمند از دست دادن و امید هستند.
بازی دیویس به عنوان جوجو، که اولین نقش اصلیاش بود، تحسینبرانگیز است و او را نامزد جوایز متعدد کرد. جوهانسون برای نقش رزی نامزد اسکار بهترین بازیگر مکمل زن شد. فیلم برنده اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد و نامزد شش اسکار دیگر بود. امتیاز راتن تومیتوز این اثر گرانبها ۸۰درصد است و در IMDb نمره 7.9 کسب کرده است. جوجو خرگوشه فیلمی است که با طنز سیاه، نازیسم را نقد میکند و به ما یادآوری میکند که نفرت آموختهشده است و میتواند با همدلی تغییر کند. این اثر برای کسانی که به دنبال ترکیبی از خنده و اشک هستند، ایدهآل است و میراث وایتیتی را به عنوان یک فیلمساز خلاق تقویت کرده است.
۱۹۱۷

فیلم ۱۹۱۷ به کارگردانی سم مندس، شاهکاری سینمایی است که با سبک بصری خیرهکننده و روایت عمیقاً تأثیرگذارش، استاندارد جدیدی در ژانر جنگی تعریف کرد. این فیلم، که داستان دو سرباز بریتانیایی را در مأموریتی غیرممکن طی جنگ جهانی اول روایت میکند، نهتنها یک تجربهی بصری نفسگیر است، بلکه به لحاظ احساسی نیز مخاطب را درگیر میکند. بزرگترین نقطه قوت فیلم سبک فیلمبرداری آن است که بهصورت یک برداشت بلند ظاهری ارائه شده و توسط راجر دیکینز، فیلمبردار افسانهای، اجرا شده است. این تکنیک، حس فوریت و حضور در لحظه را به مخاطب منتقل میکند، گویی که خود در میدان جنگ قدم میزند. تصاویر خیرهکننده از سنگرهای گلآلود تا مناظر سوخته جبهه، با جزئیات بینظیر، وحشت جنگ را بهتصویر میکشد. بازیگری جورج مککی و دین-چارلز چپمن در نقشهای اصلی، قلب احساسی فیلم را تشکیل میدهد. آنها با ایفای نقشهایی ساده اما عمیق، شجاعت و شکنندگی انسانی را منتقل میکنند.
حضور کوتاه اما تأثیرگذار بازیگرانی مانند کالین فرث و بندیکت کامبربچ نیز به وزن روایی فیلم میافزاید. موسیقی متن توماس نیومن، با ریتمی مینیمال اما پراحساس، بهخوبی با تصاویر هماهنگ شده و تنش و امید را بهطور همزمان القا میکند. داستان فیلم، اگرچه ساده بهنظر میرسد اما با تمرکز بر وظیفه و فداکاری، پیامی جهانی دربارهی انسانیت در دل تاریکی جنگ ارائه میدهد. ۱۹۱۷ فیلمی است که با ترکیب هنرمندانه تکنیک، داستان و احساس، تجربهای سینمایی فراموشنشدنی خلق میکند. این اثر نهتنها شایستهی تحسین است، بلکه یادآوری قدرتمند از هزینههای انسانی جنگ و ارزشهای شجاعت و وفاداری است. 1917 از برترین فیلم های سال 2019 است که میراثی ماندگار دارد و تا سالهای سال میتواند در ذهن مخاطبان حتی آیندگان جاودان باشد.
مرد عنکبوتی: دور از خانه (Spider-Man: Far from Home) ؛ از پرطرفدارترین فیلم های سال 2019

مرد عنکبوتی: دور از خانه محصول ۲۰۱۹ به کارگردانی جان واتس، ادامهای درخشان بر سری فیلمهای مرد عنکبوتی در دنیای سینمایی مارول است. این فیلم با امتیاز 91درصد در راتن تومیتوز، تحسین منتقدان را به دلیل ترکیب هوشمندانه اکشن، طنز و احساسات به دست آورد. داستان این قسمت از فرنچایز پرطرفدار مرد عنکبوتی، مثل همیشه اتفاقات پیرامون پیتر پارکر را دنبال میکند که پس از وقایع انتقامجویان: پایان بازی، در سفری تفریحی به اروپا، با تهدیدی جدید به نام میستریو مواجه میشود. شیمی بین هالند و زندیا لحظات عاشقانهای دلانگیز خلق میکند که به داستان عمق میبخشد. جیک جیلنهال نیز در نقش میستریو، ترکیبی از کاریزما و فریبندگی را ارائه میدهد که او را به یکی از بهترین ضدقهرمانهای مارول تبدیل میکند.
فیلم از نظر بصری خیرهکننده است. صحنههای اکشن، بهویژه نبردهای لندن و ونیز، با جلوههای ویژهی خلاقانه، تماشاگر را میخکوب میکند. موسیقی مایکل جاکینو نیز با تمهای پرانرژی، حس ماجراجویی را تقویت میکند. یکی از نقاط قوت اصلی فیلم، مقدمهچینی عالی آن برای قسمت سوم یعنی مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست میباشد. قسمت سوم هرچند به مراتب بهتر از دو قسمت قبلیست اما دور از خانه توانست این مقدمه را فراهم کند و تبدیل به یکی از بهترین فیلم های سال 2019 شود. پیچشهای داستانی، بهویژه در سکانسهای پایانی، با مهارت، زمینه را برای داستانی جذاب و پرماجرا در فیلم بعدی آماده میکنند، بدون اینکه حس کامل بودن این فیلم را مختل کنند. اسپایدرمن دور از خانه نهتنها یک ماجراجویی مستقل سرگرمکننده است، بلکه با هوشمندی، انتظارات را برای ادامه داستان پیتر پارکر بالا میبرد و شایسته تعریف و تمجید است.
فورد در برابر فراری (Ford v Ferrari)

فورد در برابر فراری از برترین فیلم های سال 2019 به کارگردانی جیمز منگولد، یک درام ورزشی نفسگیر است که داستان رقابت شرکت فورد برای شکست فراری در مسابقه ۲۴ ساعته لمان ۱۹۶۶ را روایت میکند. این فیلم با امتیاز ۸.۱ در IMDb و ۹۲درصد در راتن تومیتوز، به دلیل کارگردانی قدرتمند، بازیهای درخشان و داستانسرایی مهیج، تحسین گستردهای دریافت کرده است. کریستین بیل در نقش کن مایلز، رانندهی سرکش و بااستعداد، و مت دیمون در نقش کارول شلبی، طراح خودرو، ترکیبی بینقص از شیمی و عمق احساسی ارائه میدهند. بیل با بازی پرشور و دقیق خود، مایلز را به شخصیتی پیچیده و دوستداشتنی تبدیل میکند، درحالیکه دیمون با آرامش و اقتدار، مکمل اوست. تعامل این دو، همراه با کمدی آرام و بهجا، به فیلم گرما و انسانیت میبخشد. از نظر بصری، فیلم یک شاهکار است.
سکانسهای مسابقه، با فیلمبرداری پویا و تدوین پرضرب، حس سرعت و خطر را به شکلی ملموس منتقل میکنند. صداگذاری فوقالعاده، بهویژه غرش موتورها، مخاطب را در قلب رقابت قرار میدهد. فورد در برابر فراری بهخوبی تنش بین خلاقیت فردی و محدودیتهای تجاری را به تصویر میکشد، که برای هر مخاطبی قابل لمس است. اگرچه برخی ممکن است پایانبندی را کمی قابل پیشبینی بدانند، اما اجرای قوی و احساسات صادقانه، هرگونه ضعف احتمالی را جبران میکند. فورد در برابر فراری با ترکیبی از بازیهای استثنایی، کارگردانی ماهرانه و داستانی الهامبخش، نهتنها یک فیلم ورزشی برجسته، بلکه اثری است که روح رقابت و پشتکار انسانی را جشن میگیرد. این فیلم، شایستهی تمام ستایشهایی است که از سوی منتقدین و مخاطبان عام دریافت کرده و تجربهای سینمایی و بهیادماندنی ارائه میدهد.
باتوجه به این فهرست به نظر شما 2019 آخرین سال باشکوه سینماست؟ دیگر کدام فیلم در این سال لایق تعریف و تمجید است و میتواند در این لیست حضور داشته باشد؟ کدام اثر، فیلم موردعلاقه شماست؟
 
															
 
                     
                                 
                                 
                                 
                                