اتفاقاتی از سینما که دوست داریم برای حداقل چند لحظه در واقعیت تجربه کنیم
- مقاله
- زهرا جاهدی
- 7 دقیقه
طرفداران فیلم و سریالهای مختلف در هر سبک و سلیقهای دوست دارند یک رویای سینمایی که فقط تجربه تماشای آن در قاب سینما یا تلویزیون را داشتهاند را به واقعیت تبدیل کنند. کسی دوست دارد همانند قهرمان محبوب خود پرواز کند، نامرئی شود و یا چون اسپایدرمن، به دیوار بچسبد و با پرتاب تار بین ساختمانهای شهر تاب بخورد. دیگری علاقمند به ملاقات شخصیتهای خیالی فیلم و سریالهاست و میخواهد حتی برای یکبار کاراکتر موردعلاقه خود را از نزدیک ببیند و با او گفتوگو کند. کسی با تجربه تماشای سفر در زمان میخواهد این سفر باورنکردنی را تجربه کند و شاید شخصی دوست داشته باشد از یک شیء یا وسیله مهم و خاص که در فیلمی دیده استفاده کند. شاید یک عصای جادویی یا جاروی پرنده! بههرحال همه ما سینمادوستان از صمیم قلب دوست داریم اتفاقاتی را تجربه کنیم که قطعاً محال و ناممکناند. اما تصور آنها که ایرادی ندارد.
رویای سینمایی سفارش یک فنجان قهوه در سنترال پرک؛

کافیشاپ معروف سریال فرندز را که میشناسید؟ سنترال پرک که مسئول آن گانتر بود و اغلب مواقع شش شخصیت اصلی سریال آنجا با هم مشغول گفتگو بودند. چقدر جذاب میشد اگر یک روز به همراه چندلر، مانیکا، جویی و دیگران به سنترال پرک برویم و یک فنجان قهوه سفارش دهیم. قطعاً هرکسی که فرندز را تماشا کرده رویای چنین لحظهای را در سر دارد. البته که چنین امکانی برای ساکنین آمریکایی فراهم است و میتوانند به مکان فیلمبرداری سریال مراجعه کرده و از آن بازدید کنند اما فانتزی حضور همراه با شخصیتهای اصلی سریال یک رویای محال است که فقط باید آن را تصور کرد یا در خواب تجربه کرد!
سافت کیتی را از زبان پنی بشنویم؛

قطعاً طرفداران سریال تئوری بیگبنگ لحظات مریضشدن یا ناراحتی شلدون را به خاطر دارند. معروفترین ویژگی آن لحظات، خواندن آهنگ سافت کیتی توسط پنی بود. قطعاً طرفداران این سریال (حالا نه به بهانه بیماری) دوست دارند یک بار هم که شده در همان موقعیتها قرار بگیرند و شخصیت پنی این آهنگ را برایشان زمزمه کند. سافت کیتی، وارم کیتی و الی آخر. البته همه امیدوارند در آن لحظه خود شلدون حضور نداشته باشد وگرنه کریخوانی و حجم دیوانگی شلدون قطعاً برای مخاطبین اعصابخردکن بود. اگر رویایی در این قضیه وجود دارد به شکلی خواهدبود که پنی این موسیقی را زمزمه کند و شاید در همان آپارتمان معروف و نمادین این لحظه ثبت شود.
رویای سینمایی رانندگی با بتموبیل؛

قطعاً دو گروه از انسانها دوست دارند حتی فقط برای یک بار سوار موتور بتمن یا بتموبیل شوند. طرفداران این کاراکتر و ماشینبازهای حرفهای! بتموبیل یک ماشین افسانهای و فوقالعاده جذاب است که با سرعت و امکانات فراتر از تصورش یک جذبه و ابهت ویژه دارد. صددرصد اگر شما هم بیننده سری بتمن بودهاید (مخصوصاً سه گانه کریستوفر نولان) دوست دارید سواری یا رانندگی بتموبیل یا حتی موتور بتمن را تجربه کنید. خیلی جذاب خواهدشد. تصور کنید روزی به پارکینگ بتمن بروید و از خود بروس وین درخواست کنید بتموبیل را حتی برای یکساعت در اختیارتان بگذارد. با آن چه میکنید و کجا میروید؟
گرین گیبلز را از نزدیک ببینیم؛

اگر رمان جاودان مونتگمری خوانده و یا نسخههای نمایشی آنشرلی را دیده باشید (چه انیمه، چه فیلمهای سینمایی و چه سریال) دوست دارید از محل زندگی متیو، ماریلا و آنه بازدید کنید. درست است که این داستان اول یک مجموعه کتاب شگفتانگیز بوده است اما تماشای گرین گیبلز در فیلم و سریالها امکانپذیر بود. یک جزیره رویایی، یک اصطبل شگفتانگیز و یک آسمان همیشه آبی و زمینی همیشه سرسبز با درختهای پرشکوفه و حیرتانگیز از کوچکترین ویژگیهای گرین گیبلز است. البته تفسیر شاعرانه و دلربای خود آنه از موقعیتهای آن منطقه مزید بر علت میشود تا تصور این رویای سینمایی جذابتر هم باشد. حالا فرض کنید این موقعیت با حضور خود شخصیتها ممکن میشد! لحظاتی رویایی را تجربه میکردیم.
رویای سینمایی نوشیدن رابین شروباتسکی در مکلارنز؛

همه بینندگان سریالهای سیتکام موفق با شخصیتها و تمامی موقعیتها ارتباط برقرار کردهاند. اگر بیننده سریال آشنایی با مادر (معروف به هایمیم) بودید آن قسمتی که نام یکی از نوشیدنیهای کافیشاپ معروف سریال به نام یکی از شخصیتهای اصلی یعنی رابین شروباتسکی تغییر کرده بود را به خاطر دارید. جاییکه مارشال معتقد بود این نوشیدنی باید به نام او باشد اما رابین مخالفت میکرد وکریخوانیهای جذابی بین آن دو شکل گرفته بود. یک لحظه فکر کنید ما آن لحظه آنجا بودیم و یک لیوان رابین شروباتسکی را امتحان میکردیم، دقیقاً لحظهای که لیلی، مارشال، تد، بارنی و رابین هم آنجا هستند و طبق عادت مشغول گفتگو. لعنتی کاش ممکن بود! کاش میشد فقط یک لحظه در فضای دوستانه و صمیمی هایمیم زندگی کرد و خاطرات عجیب کاراکترها را گوش کرد.
بازدید از آپارتمان مانیکا؛

به فرندز برگردیم؛ آپارتمان معروف این سریال ماندگار یعنی همانجاییکه مانیکا زندگی میکرد. نخست فیبی هماتاقی او بود، بعد ریچل و بعد از ازدواج، زوج مانیکا و چندلر آنجا مستقر شدند. مانیکا که همیشه میزبان مراسمات از جمله جشن شکرگزاری، کریسمس، تولدها و … بود. حالا فکر کنید در همان موقعیت با حضور همان شخصیتها و شاید یک جشن شکرگزاری از آپارتمان مانیکا بازدید میکردیم و آن لحظات را زندگی میکردیم. حتی فکرکردن به چنین روزی، شورانگیز و مهیج است. مثلاً فکر کنید لحظهای در آپارتمان مانیکا هستیم که همراه با شش شخصیت، از شدت پرخوری توان حرکت نداریم و فقط مشغول مرور خاطراتشان هستند. مثلاً خاطره جویی که سرش را داخل بوقلمون فرو کرد تا چندلر را بترساند. اگر آن لحظه ما هم کنار آنها بودیم چطور؟ عجب رویای سینمایی دلانگیزی!
رویای سینمایی تماشای سه گانه جنگ ستارگان با تد و مارشال؛

بحث سیتکام داغ است! در هایمیم به خاطر دارید که مارشال و تد زمان دانشجویی با هم قرار میگذارند که هر سه سال یکبار، سهگانه جنگ ستارگان را بدون وقفه و پشتسرهم تماشا کنند. چراکه مارشال میگوید اگر این کالکشن فیلم را هر سه سال یکبار تماشا نکنند، تاریکی پیروز میشود. این تئوری مارشال، منجر به یک عهد دیرینه میشود که تد به آن همیشه پایبند است. زمانیکه شخصیتهای دیگر مثل بارنی و رابین هم به زندگی تد اضاف شدهاند، تد و مارشال سر قولوقرارشان هستند و کنار بارنی و دیگران به تماشای این سهگانه مینشینند. یک لحظه بیایید تصور کنیم که یکی از اوقاتی که تد، مارشال و بارنی نشسته و قصد دارند تا سهگانه جنگ ستارگان را پخش کنند ما هم آنجا روی مبل نشسته باشیم و کنار این سه شخصیت دوستداشتنی به تماشای فیلم بپردازیم!
با شلدون و بقیه به فروشگاه کمیکبوک برویم؛

یک رویای سینمایی دیگر در دل یک سیتکام محبوب و تمام! در سریال کمدی دیگری به نام تئوری بیگبنگ، بارها مشاهده کردیم که شلدون، لئونارد، راج و هاوارد به مغازه کمیکبوک میروند تا کمیکبوکهای جدید بخرند. این کار برای این 4 نفر یک رسم دیرینه و جذاب است. از آنجاییکه شلدون هم تغییر را دوست ندارد، همیشه به فروشگاهی میروند که استوارت صاحب آنجاست. حالا بیایید یک لحظه تصور کنیم ما هم یکبار به همراه این چهار دانشمند عجیب و بامزه به فروشگاه کمیکبوک برویم. باز هم یک تیر است با دو نشان! اگر هم بیگ بنگ تئوری را دوست دارید و هم علاقمند به خواندن کمیکبوکهای ابرقهرمانی مثل اسپایدرمن و بتمن هستید از تصور چنین لحظهای لذت میبرید. فقط مواظب باشید که حتی سر کوچکترین چیزها هم با شلدون مخالفت نکنید، وگرنه پشیمان میشوید!
رویای سینمایی بازدید از هاگوارتز؛

همه پاترهدها (طرفداران هری پاتر) رویای تجربه تفریح حتی برای یک ساعت در هاگوارتز را دارند. طرفداران این مجموعه (چه کتاب، چه کالکشن فیلم) هم کم نیستند. چقدر خارقالعاده میشد اگر لحظهای را در اتفاقات هاگوارتز سهیم بودیم. فکر کنید به هاگوارتز بورسیه شدید و میخواهید جادوگری بیاموزید. حالا اگر این لحظه با حضور پررنگ هری، رون، هرماینی و دیگران مصادف شود چه؟ جذابترین اتفاق تاریخ رخ خواهدداد. یا اصلاً بورسیه جادوگری به کنار؛ اگر فقط چند دقیقه از دانشگاه هاگوارتز بازدید میکردید تا آخر عمرتان به آن چند دقیقه فکر میکردید و آن لحظات هرگز از ذهن شما حذف نخواهدشد.
خوردن همبرگر خرچنگی؛

چرا فقط فیلم و سریال ها؟ چرا دنیای جذاب انیمیشن را مثال نزنیم؟ مطمئناً میلیاردها انسان روی زمین هستند که دوست دارند همبرگر خرچنگی در باب اسفنجی را مزه کنند. آن هم وقتی خود باب اسفنجی آن را تهیه کرده باشد و پشت دخل هم اختاپوس، پول همبرگر را حساب کند. باب اسفنجی آنقدر با عشق این کار را انجام میدهد که فکر میکنی، بهترین همبرگر دنیا فقط در انیمیشن و رستوران خرچنگی پیدا میشود و نمیتوانی بهتر از آن را پیدا کنی! پلانکتون حق دارد که میخواهد دستور پخت همبرگر خرچنگی را بداند، چون بیش از حد معمول خوشمزه و شگفتانگیز به نظر میرسد. فقط امیدواریم با پاتریک سر یک میز نباشیم چون ممکن است هیچ همبرگری برای ما باقی نماند.
دیگر چه اتفاق و رویای سینمایی برای شما شورانگیز به نظر میرسد؟ در سینما، تلویزیون و فضای انیمیشن و انیمهها از این مدل اتفاقات کم نیست و هزاران موقعیت شگفتانگیز برای رویاپردازی وجود دارد. از ملاقات و مکالمه با آدم فضایی عجیب و غریب فیلم هندی پیکی تا حضور در رختکن تیم ریچموند و شنیدن حرفهای انگیزشی و دلنشین سرمربی در سریال حالخوبکن تد لاسو! یا در دنیای انیمیشن، از حضور در لحظات کمدی آواتار آخرین بادافزار در کنار آنگ، ساکا، کاتارا و دیگران مثل سواری گرفتن از آپا گاومیش پرنده معروف سریال گرفته تا انجام یک مأموریت هیجانانگیز همراه با مینیونهای بانمک! برای ما بنویسید؛ رویای سینمایی شما چیست؟
 
															
 
                     
                                 
                                 
                                 
                                